خبرنگار فرهنگی روزنامه کیهان در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: علاوه بر اینکه انقلابی که سال ۵٧ در ایران رخ داد کمتر بازتابی در فیلم های ما داشته، مفاهیم و مولفه های این انقلاب نیز جلوه چندانی در آثار نداشته است. هر چند که طی سال های اخیر، شاهد ظهور و حضور نسل جدیدی با گرایش بازخوانی تاریخ و ترسیم مضامین انقلابی در عرصه هنر هفتم هستیم و اتفاقاً بهترین فیلم های ما هم توسط این طیف ساخته می شود اما هنوز هم در سبد تولید سالیانه سینمای ایران، شاید تنها یک دهم فیلم ها با مضامین مرتبط با انقلاب ساخته شود. به راستی جایگاه مفاهیم منبعث از انقلاب همچون استقلال، آزادی و آزادگی، عدالت، ازخودگذشتگی و فرهنگ غنی اسلامی ایرانی دیده می شود؟
وی سپس با بیان اینکه بسیاری از بحران های سینمای ایران با رجوع به این مفاهیم قابل حل شدن است گفت: به طور مثال، یکی از کمبودهای سینمای ما، قهرمان است. همه کشورها برای هویت بخشی به جوامع شان، به قهرمان سازی جعلی رو می آورند اما ۴١ سال اخیر، کهکشانی از ستارگان واقعی در سرزمین ما ظهور کردند. سینمای اجتماعی ما امروز دچار بحران سیاه نمایی است و ما فیلم های معترضی که مطابق منافع ملی ما باشد نداریم. اما انقلاب یک نرم افزار برای طراحی سینمای اجتماعی و انتقادی مماس با منافع ملی است. حتی می توان مانند سال های اول انقلاب و دهه های ۶٠ و ٧٠ نوع سالم و جذابی از کمدی را با بهره از اندیشه انقلابی را بازسازی کرد.
فهیم ادامه داد: برای تغییر جهت سینما به سمت انقلاب، باید تولید فیلم های استراتژیک و ملی و مذهبی به جریان اصلی تبدیل شود. اما ساختارهای سخت افزاری و نرم افزاری که طی ٢٠ سال اخیر در نظام سینمای ما بنا شده است، به گونه ای است که نمی توان انتظار توجه به ارزش های انقلاب را داشت. نظام سینمای ما به ویژه در حوزه اکران، در خدمت فیلم های لوده و سخیف است. تا وقتی سوداگری و منفعت طلبی شخصی و باندی بر منافع ملی و فرهنگی کشور غالب باشد، نمی توان منتظر انقلابی شدن فضای سینمای ایران بود.
عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران خاطرنشان کرد: از نظر نرم افزاری هم مشکل این است که ما فاقد نظریه سینمای انقلاب اسلامی هستیم. یعنی بخش عمده کتاب ها، دانشگاه ها و آموزشگاه ها و جریان نقد و نشریات سینمایی در ایران، غیربومی و ترجمه ای است. برای تغییر جهت سینما به سمت انقلاب، ابتدا باید در این حوزه تحول ایجاد کرد.
وی افزود: از مدیریت با نگاه امنیتی و محافظه کار نمی توان توقع داشت که سینمایی جسور و پیشرو بار بیاید. نتیجه چنین مدیریتی، تولید فیلم های جنسیت زده ای مثل «زیر نظر» است. نتیجه این نوع مدیریت، فیلمی چون «مطرب» است که هم مبتذل است و هم علیه انقلاب و هم ضد ملی! چنین مدیریتی فقط در پی سرگرم کردن و بالا بردن فروش، آن هم به هر وسیله ای است. نگاه امنیتی و محافظه کار و مدیریت در خدمت سرمایه داری، اتفاقا از سینمای انقلابی چندان خوشش نمی آید.
فهیم سپس به جشنواره فیلم فجر انقلاب اسلامی اشاره کرد و متذکر شد: یکی از عرصه های مغفول مانده، جشنواره فیلم فجر است؛ مهم ترین و پرتماشاگرترین جشنواره سینمایی در ایران که از ظرفیت های آن برای تقویت گفتمان انقلاب در سینما استفاده نشده است.
وی افزود: برخلاف مسئولان فرهنگی دولت، که کارزارهایی چون جشنواره فیلم فجر را به چشم جایی برای عرضه جدیدترین محصولات و تولیدات می بینند، مخالفان نظام و جریان های اپوزیسیون، این حوزه را صحنه فعالیت سیاسی و ایدئولوژیک می پندارند. سال هاست که جشنواره ها، محمل اصلی خودنمایی جریان های هنری شبه روشنفکر و اپوزیسیون نما بوده است. جشنواره ای که در اصل از جشن های سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی محسوب می شود، اما به خاطر تغافل یا تعمد برخی از مدیران سینمایی، به فضایی برای استفاده حداکثری در جهت تبلیغ علیه انقلاب تبدیل شده است.
فهیم در خاتمه اظهاراتش تأکید کرد: به اشتباه گفته می شود که جشنواره فیلم فجر، ویترین سالانه تولیدات سینمایی ایران است، اما این جشنواره، طی ۲۰ سال اخیر، درواقع ویترینی برای تشییع انواع نحله های فکری و سیاسی غیر و بعضا ضدانقلابی بوده است. از عرفان سکولار گرفته تا فمنیسم و لیبرالیسم و سوسیالیسم و دیگر ایسم ها. باید سیاستگذاری جشنواره فجر در جهت تقویت دیدگاه های مستقل و متعهد تغییر یابد.
ارسال نظر