به گزارش سینماپرس، فرهاد توحیدی فیلمنامهنویس باسابقه سینمای ایران متولد ۱۳۳۵ در شهر رشت است. او که فارغالتحصیل رشته ادبیات دراماتیک از دانشکده هنرهای دراماتیک(دانشکده سینما تئاتر فعلی) است، فعالیت هنری خود را از سال ۱۳۵۵ آغاز کرد. در کارنامه هنری توحیدی نگارش فیلمنامههای سینمایی مختلفی مانند: «مرد عوضی»، «پاداش سکوت»، «دنیا»، «امکان مینا»، «شهر موشها ۲»، «هفت و پنج دقیقه»، «گاهی به آسمان نگاه کن» و... به چشم میخورد.
اینک در آستانه روی کار آمدن دولت سیزدهم، به سراغ این کارگردان و نویسنده سینما رفتیم و با او درباره اهم مطالبات و انتظاراتش از دولت آینده، مسائل و چالشهای فعلی و آتی سینما، ارزیابی عملکرد دولت یازدهم و دوازدهم در عرصه فرهنگ و هنر بهویژه سینما و... به گفتوگو نشستیم.
توحیدی در گفتوگو با تسنیم با اشاره به شرایط کنونی سینما گفت: در طول دو سال گذشته سینمای ایران هم مثل سایر بخشهای اقتصاد هنر دچار خسارتهای عظیمی شده است. البته جای تعجب نیست؛ چراکه همه بخشهای اقتصادی کشور از این وضعیت متأثر شدهاند. اما با توجه به اینکه موضوع مورد توجه ما سینما و سرنوشت زندگیمان به آن وابسته است، باید درباره وضعیتی که اکنون سینما در آن به سر میبرد گفتوگو کنیم.
ی افزود: در دوران فراگیری کرونا خسارتهای جبرانناپذیری متوجه سینما شده است. تصورم این است که اگر برای جبران این خسارتها برنامهریزیهای لازم صورت نگیرد، سینما در آینده با مشکلات بسیار جدیای مواجه خواهد بود.
توحیدی بیان کرد: نکته اول این است که به دلیل تعلل دولت و گرفتاریهای متعددی که در راه واکسیناسیون عمومی وجود داشته است، ما همچنان در اکثر شهرهای کشورمان شرایط قرمز و نارنجی را تجربه میکنیم و در این شرایط سینماها تعطیلاند. البته تجربه نشان داده است که پس از برطرف شدن قرنطینه و باز شدن سینماها نیز مردم همچنان رغبت چندانی برای تماشای فیلم در سالنهای سینما ندارند.
وی ادامه داد: طی دو سال اخیر عادتهای مردم تغییر پیدا کرده است و عموما محتاطتر شدهاند. این وضعیت سبب شده است که سالنهای سینما نیز با مشکلات متعددی روبهرو شوند و خسارتهای فراوانی ببینند. متأسفانه تداوم شرایط فعلی به بیکاری جمع کثیری از همکاران ما منجر شده است.
این فیلمنامهنویس عنوان کرد: نکته دیگر آن است که در چنین شرایطی صاحبان فیلمها نیز رغبتی برای اکران آثارشان ندارند. دولت امکانات اندکی را در بخش فرهنگ مجتمع ساخته و این بخش بهعنوان محرومترین بخش اقتصادی ایران شناخته میشود. بیشک سینمای ایران با چنین امکاناتی از عهده پاسخگویی به خسارات وارده برنمیآید. گرچه در ماههای اخیر شاهد بودیم که برخی مشوقهای نقدی برای اکران فیلمهای پرفروش درنظر گرفته شد، با اینوجود صاحبان آن دسته از فیلمهای پرفروشی که میتوانند برای تماشاگران جذاب باشند و مخاطبان را به سالنهای سینما بکشانند، همچنان تمایلی به اکران آثارشان ندارند؛ چراکه خود را برای فروش گستردهتری آماده کردهاند و تصورشان این است که در این شرایط، اکران فیلمشان با موفقیت همراه نخواهد بود.
وی تصریح کرد: نتیجه وضعیت مذکور این شده است که حالا حدود ۳۰۰ فیلم در صف اکران قرار دارند؛ معنای این رقم آن است که اگر در سینمای ایران از امروز تا سه سال آینده هیچ فیلمی تولید نشود، همچنان فیلم برای اکران کردن خواهیم داشت. این وضعیت به معنای خوابیدن چرخه تولید است. اگر هم تولیدی انجام شود، در صف طولانی تولیدات پیشین قرار میگیرد. بنابراین ما با مشکلی بزرگ و به ظاهر لاینحل مواجه هستیم و آن عبارت از زیان انباشتهشده سینمای ایران در طول دو سال گذشته است. این وضعیت نیز مثل وضعیت سایر بخشهای اقتصادی، میراثی است که برای دولت آینده باقی خواهد ماند. دولت باید برای این شرایط چارهاندیشی کند.
حدود ۳۰۰ فیلم در صف اکران قرار دارند؛ معنای این رقم آن است که اگر در سینمای ایران از امروز تا سه سال آینده هیچ فیلمی تولید نشود، همچنان فیلم برای اکران کردن خواهیم داشت
این سینماگر در بخش دیگری از سخنان خود گفت: اگر بخواهیم به بحث سیاستگذاری در حوزه تولید بپردازیم، باید بگویم من همواره بیان کردهام که متأسفانه سالها است دولتهای مختلف در عرصه فرهنگ تلاش کردهاند فرهنگ را امنیتی کنند. این قسم تلاشها نهتنها به زیان حوزه فرهنگ بلکه به زیان امنیت پایدار جامعه است. تصور میکنم اگر بنا باشد سیاستهای انقباضی فرهنگی در دولت آینده نیز ادامه پیدا کند و فرهنگ بهعنوان یک مفر قابل توجه برای طرح مشکلات جامعه، اجازه سخن گفتن نداشته باشد یا اگر هم بخواهد سخنی بگوید این سخن با داغ و درفش و تهمت و توقیف و... همراه شود، کارنامه فرهنگی دولت آینده نیز سرنوشتی جز سرنوشت دولتهای سابق نخواهد یافت و نمره قبولی نخواهد گرفت. امیدوارم دولتمردان آینده به عرصه فرهنگ توجه لازم را داشته باشند.
توحیدی ادامه داد: به گمانم نمیشود به شکل دستور و بخشنامه گفت که اولویتهای آتی تولید در سینما چه باید باشد. نه دولت باید چنین کاری را انجام دهد و نه سایر دستگاههای فرهنگی باید چنین نگاهی داشته باشند. از نظر من وظیفه دولت سیاستگذاری و بسترسازی است. اینکه هنرمند چه اثری میسازد، به ادراک و تحلیل او از زمانهای که در آن زندگی میکند بستگی دارد. البته من مخالفتی با انجام کمکهای دولتی به آن دسته از پروژههای سینمایی که در راستای اهداف دولتمردان است، ندارم. این قسم تولیدات باوجود آنکه بخش ناچیزی از حجم تولیدات سینمایی را تشکیل میدهند، در همه جای دنیا مرسوماند و تعیین اولویت ساخت چنین آثاری به تشخیص دولت و سایر مسئولین یا متصدیان فرهنگی بازمیگردد. با اینوجود، تصورم این است که نباید در حوزه تولید برای کل سینما نسخهای واحد پیچید؛ چراکه پیچیدن نسخه واحد و اجبار دستگاههای سیاستگذار برای کانالیزه کردن جریان تولید، به معنای فراری دادن سرمایههای بخش خصوصی از حوزه تولید و به خطر افتادن امنیت سرمایه است. دولت باید امنیت سرمایهگذاری در هر حوزهای ازجمله سینما را تضمین کند.
پیچیدن نسخه واحد و اجبار دستگاههای سیاستگذار برای کانالیزه کردن جریان تولید، به معنای فراری دادن سرمایههای بخش خصوصی از حوزه تولید و به خطر افتادن امنیت سرمایه است
این فیلمنامهنویس عنوان کرد: آنچه مرا نگران میکند این است که نگاه سیاسی دولت آینده تفاوت عمدهای با نگاه سایر دستگاههای فرهنگی کشور نداشته باشد؛ امیدوارم چنین نباشد چراکه اگر بنا باشد رویکرد و سیاستهای همسان سایر دستگاههای فرهنگی در دولت سیزدهم نیز دنبال شود، تغییر و تحولی رخ نخواهد نداد. بنابراین دولت آینده باید هوش به خرج دهد و بازار فرصتطلبی، سوءاستفاده، تقربجویی و نان به نرخ روز خوری را تعطیل کند.
نویسنده «مرد عوضی» اضافه کرد: اگر دولت آینده هوش به خرج دهد، بخواهد صدای مردم را بشنود، آنچه در دل جامعه و زیر پوست آن اتفاق میافتد را حس کند و متوجه باشد که چه چیزهایی از درون، اعتماد ملی و امنیت پایدار جامعه را مخدوش میکند، تنها و تنها باید از یک راه عبور کند و آن اعتمادسازی و وفاق است؛ آن راه، ارائه مجال و فرصت برابر به همه آحاد جامعه و برچیدن بساط خودی و ناخودی در عرصه فرهنگ و هنر کشور است. در صورت تحقق این مهم، بیشک اتفاق مبارکی در حوزه فرهنگ و هنر کشور رخ خواهد داد.
فرهاد توحیدی در پاسخ به این پرسش که با توجه به شرایط کرونا، چگونه میتوان بار دیگر خاطر آحاد مردم را برای حضور در سالنهای مسقف سینما جمع کرد، بیان کرد: آنچه مجددا اطمینان مردم را جلب خواهد کرد، عادی شدن اوضاع همهگیری است. این سخن بدین معنا است که واکسیناسیون عمومی از محدودهای که موجد ایمنی جمعی است، فراتر برود.
وی یادآور شد: مسأله دیگری که اکنون گریبانگیر اقصی نقاط دنیا شده و شاید بتوان به چشم فرصت به آن نگاه کرد این است که اساسا میل عمومی برای رفتن به سینما کاهش پیدا کرده است. این اتفاق به دلیل فراهم شدن اقسام گوناگون شیوههای نمایش یا «انقلاب دیجیتال» است. اکنون جمعیت قابل توجهی از مردم بهویژه جوانان، فیلمهای سینمایی را به سهولت در موبایلهایشان تماشا میکنند یا موبایلهایشان را به تلویزیونهای بزرگ خانگی متصل کرده و فیلمها را به اتفاق دوستانشان میبینند. درست مثل دورهای که تلویزیون بهعنوان رقیب سینما پا به صنعت نمایش گذاشت و آنهایی که در سینما بودند، احساس خطر کرده و تصور میکردند که تلویزیون بازار سینما را کساد خواهد کرد اما در عمل چنین اتفاقی رخ نداد و سینما به حیات خود ادامه داد. شرایط امروز نیز مثل شرایط آن دوران است؛ سینما پس از وقوع هر انقلاب تکنولوژیکی همچنان به زیست خود ادامه خواهد داد و با رسانههای جدید کنار خواهد آمد. بنابراین تولیدات سینمایی همچنان دیده خواهند شد.
نویسنده «پاداش سکوت» ادامه داد: نتفیلیکس بهعنوان یکی از غولهای تولید، از زمانی که کارش را آغاز کرد این ایده را در سر داشت که فیلمهای سینمایی ساخت خود را روانه پردههای سینما نکند؛ بلکه از طریق شبکه نمایش جهانی خود، آنها را در اختیار علاقهمندان سینما قرار دهد. اکنون نتفیلیکس در کنار انبوه سریالهایی که به صورت سالانه تولید میکند، دهها فیلم سینمایی هم میسازد. فعالیت تولیدکنندگان بزرگ دیگری نظیر: اِچ. بی. اُ، آمازون و... نیز از همین قاعده پیروی میکند که تولید سینمایی داشته باشند اما متکی به نمایش تولیداتشان در سالنهای سینما نباشند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود تأکید کرد: آنچه در ایران به آن نیاز داریم این است که بین سینما و رسانههای جدید، وفاق شکل بگیرد. ما بسترهای لازم را داریم اما مشاهده میکنیم که پلتفرمها در نمایش فیلمهای سینمایی جدید موفق نبودهاند. یکی از موانع موجود در این زمینه فقدان امنیت است؛ بدین معنا پلتفرمها نمیتوانند امنیت ساختههای خود را تضمین کنند و به فاصله بیست دقیقه پس از نمایش یک اثر جدید در بستر پلتفرمها، میتوان اثر مذکور را در شبکه گمنامی در آن سوی دنیا مشاهده کرد؛ در این شرایط دست پلتفرم هم به جایی بند نیست. گرچه دفاتری در خارج از کشور تأسیس شده است که برای فیلمها گواهی کپیرایت تهیه و با چنین دزدیهای آشکاری مقابله میکنند، اما در عمل چنین اتفاقی رخ نمیدهد و صرفا در برخی موارد استثنایی این مهم محقق شود؛ برای مثال در ارتباط با سریال قورباغه چنین ضمانتی صورت گرفت و باعث شد این سریال از دست دزدان فرهنگی مصون بماند. بنابراین آنچه باید در سینما اتفاق بیفتد و مسیر روشنی پیدا کند، شفافیت موازین، تأمین امنیت نمایش و حمایت از حقوق مؤلف و مصنف است که لایحه جدید آن هم نوشته شده اما نمیدانم تکلیفش در مجلس شورای اسلامی به کجا کشیده شده است.
نویسنده «گاهی به آسمان نگاه کن» در ادامه تصریح کرد: اگر ما در زمینه سیاستگذاری به اجماع دقیقی برسیم که حاصل همفکری و همنظری بین فعالان دو حوزه تولید و نمایش باشد، در این صورت میتوانیم مثل سایر کشورهای دنیا امیدوار باشیم که زیان ناشی از نرفتن تماشاگران به سینما را به واسطه اکران آنلاین جبران کنیم. دولت باید کمک کند تا قوانین تازه و لازم در این حوزه تهیه و توسط مجلس به تصویب برسد.
توحیدی در پایان ضمن نفی تعارض میان عملکرد سینما و پلتفرمهای جدید نمایش فیلم، خاطرنشان کرد: سینما و رسانههای جدید میتوانند در پرتو اتخاذ سیاستهای حمایتی لازم، در قالب همزیستی مسالمتآمیز به فعالیت خود ادامه دهند و فعالیتهای این دو با یکدیگر تعارض و منافاتی ندارد.
ارسال نظر