جمعه ۷ مرداد ۱۳۹۰ - ۱۰:۵۲

رواج ادبیات کوچه و بازاری در تلویزیون/5

فیض: استفاده از تکیه کلام‌های جدید در سریال‌ها بدون اندیشه است

ناصر فیض

یک طنز پرداز معتقد است، طنز پرداز برای خلق اثرش باید موقعیت های نو و کمیک بیافریند، نه این که دست به اختراع ترکیب های واژگانی تازه بزند.

ناصر فیض؛ طنز پرداز، در گفت و گو با خبرنگار ادبی خبرگزاری سینما گفت: استفاده از زبان کوچه و بازار در طنزهایى که با انتقاد از رفتار و کردار فردى و اجتماعى شکل می گیرد با توجه به پیش زمینه ا ى که در ذهن مخاطب وجود دارد به ارتباط ملموس تر مخاطب با متن کمک می کند. اصطلاحات، ضرب المثلها و تکیه کلام هاى رایج میان عامه مردم چیزى نیستند که یک شبه و به ناگهان در زبان مردم ظهور پیدا کرده باشند.

وی افزود: زبان پس از گذشتن از دوره هاى مختلف تاریخى و تغییرات گوناگون اجتماعى و تأثیر پذیرى از فرهنگ ها و خرده فرهنگ هاى متفاوت به مرور صیقل می خورد و متناسب با نیاز جامعه در مسیر تکامل خود ادامه ى حیات مى دهد. در طول این تحولات و تغییرات،ساختار و استخوان بندى زبان دچار دگرگونى هاى مبارکى مى شود که همه این جریان ها با بهره مندى از عناصر بدیع انتقال مفاهیم، سبب ارتباط آسان تر مردم با یکدیگر مى شود. آن چه که مى ماند، مى تواند به عنوان میزان ومعیار قابل اعتنا باشد.

او با بیان این که، بخش عمده اى از واژه ها و اصطلاحات رایج در کوچه و بازار با معیارهاى اصیل اخلاقى و فرهنگ ریشه دار اقوام ایرانى پیوند ناگسستنى دارند گفت: با توجه به اینکه ایرانى ها به شوخ طبعى و حاضر جوابى و ظرافت در گفتار و رفتار شهرت دارند، اصطلاحات کنایه آمیز و رندانه در زبان روزمره آنان به شکل گسترده اى حضور و کاربرد دارد.براى خنداندن دیگران به دخل و تصرف عجولانه و غالباً کارشناسى نشده در زبان نیازى نیست.

فیض تأکید کرد: این که در فیلم ها و سریال هاى روزگار حاضر برخى از نویسندگان ما اصرار در خلق دیالوگ ها یا تکیه کلام هایى دارند که به سرعت بر سر زبان ها بیافتند و پس از دیدن چند قسمت ازفى المثل سریالی تأثیر آن در رفتار و گفتار مردم دیده شود، نه تنها لازمه طنز نویسى نیست بلکه با عنایت به تعریف متعالى از طنز فاخر هیچ نسبتى با طنز ندارند. نزدیک شدن به تابوها و شوخى با آنها و به طور کلى گذشتن از خط قرمزها هر چه سرعت بیشترى داشته باشد براى مخاطب شگفتى و غافلگیرى بیشترى به همراه خواهد داشت،که معمولاً خنده پر حجم ترى هم نسبت به انواع دیگر شوخ طبعى از آن حاصل مى شود.

او ادامه داد: اما طنز پرداز توانا با فاصله گرفتن از این شیوه ها ، کارى می کند که اثرش از رندى و ظرافت سهم بسیارى داشته باشد. در صورت احساس نیاز با اثرش به هر کجا که دلش خواست سرک بکشد و به عبارت دیگر حدود ترسیم شده اى را نشناسد و همه تلاشش آن باشد که رندى و ظرافت و نکته سنجى را اصل قرار بدهد تا بتواند به جهان پیروزمندانه لبخند بزند. شناخت دقیق و عمیق نسبت به عناصر آفرینش طنز هرگز طنز پرداز را بر لبه پرتگاه ابتذال و سطحى نگرى قرار نمى دهد. فراموش نکنیم جمله حکیمانه استاد مرحوم منوچهر احترامى بزرگ را که در ارتباط با خط قرمزها مى گفت، من روى خط قرمز مى نشینم اما رنگى نمى شوم.

این طنز پرداز با بیان این نکته که زبان معیار فارسى با زبان محاوره و رایج در میان مردم فاصله چندانى ندارد تصریح کرد: این نشان دهنده آن است که زبان فارسى فى نفسه زبانى شسته و رفته و به دور از تعقید و گره و پیچ و خم هاى معمول در سایر زبانهاى دنیاست و به قول معروف زبانى قلنبه و سلنبه ! نیست. بنابراین به کار بردن واژه هاى به اصطلاح تازه و ابداعى در فیلم ها و بخصوص در سریال هاى اخیر از آنجا که على الاغلب شتابزده اند، ساختار مناسبی ندارند و تزریق آنها به هر بهانه و دلیل در زبان، لهجه ها و گویش هاى رایج امروز لطمه زدن به اصالت زبان فارسى است. طنز غالباً در ایجاد موقعیت هاى بکر یا روایت هاى کمیک اتفاق می افتد. با دستکارى زبان و ساختار آن جز در موارد محدود که از این تخریب و دستکارى به عنوان یک شگرد استفاده می شود،خلق اثر هنرى تقریباً غیر ممکن است.

ناصر فیض در پایان گفت: ایجاد اصطلاحات و تعابیر و کلمات بی پایه و نا معتبر به استحکام و اعتبار زبان خدشه وارد می کند.به ویژه وقتى بیشتر مخاطبان جوانان و نو جوانان هستند تامل و تفکر جاى خود را به احساساتی خواهد داد که بخشى از آن اقتضاى سن این قشر و بخشى ناشی ازعدم تجربه آنها خواهد بود. در این رده هاى سنى استقبال و پذیرش از امور منفی و مثبت گاه هر دو با یک شدت اتفاق مى افتد و جوان ها با الگو برداری از این گونه برخورد با زبان متاسفانه سهم نا خواسته اى در تخریب زبان را به نام خود ثبت خواهند کرد.

انتهای پیام/ن.ف

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.