سه‌شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۰ - ۱۱:۴۱

خط خوردگی گرافیست‌ها در سینمای ایران/2

تهرانی: وقتی دغدغه سینما، سینما نباشد، دغدغه گرافیک هم گرافیک نیست

مازیار تهرانی

طراح پالت فیلم «سگ کشی» بهرام بیضایی گفت: وقتی دغدغه سینما، سینما نباشد، دغدغه گرافیک هم گرافیک نیست و این‍‍‌چنین است که فیلم خوب و پوستر خوب کم‌یاب می‌شوند.

مازیار تهرانی، گرافیست پالت و پوسترهای سینمایی در گفت و گو با خبرنگار تجسمی خبرگزاری سینمای ایران، گفت: ما در سینمای ایران عمومأ شاهدیم که فیلم‌هایی که در جریان مستقل سینما تولید می‌شوند پوسترهای توانایی دارند. که البته این قضیه صرفأ مختص ایران نیست. در سینمای جهان هم پوسترها‌یی که برای سینمای بدنه طراحی می‌شوند عمومأ جنبه‌ی تجاری‌شان به جنبه‌ی هنری‌شان می‌چربد، مثال بارزش سینمای هالیوود است و پوسترهایش با همان قواعد کلیشه‌ای. منتها در بعضی کشورها از جمله در کشور ما این جریان بیش‌از این‌که حاصل یک فرایندِ تجاری باشد ، ماحصل کم‌سلیقگی و کج‌فهمی‌ست.


قرار نانوشته تهیده کنندگان برای حضور هنرمندان سینما در پوستر فیلم‌ها

وی افزود: بیشتر تولیدات سینمای ایران، زیرمجموعه سینمای بدنه قرار می‌گیرند. فیلمی که می‌خواهد بفروشد نیاز به پوستر جذاب دارد و پوستر جذاب هم نیاز به هنرپیشه و یک چهره جذاب دارد؛ که در این‌جا از قرار جذابیت معنی دگرگونه شده‌ای پیدا کرده. وقتی قرار است که گیشه فیلمی را بازیگرش تضمین کند، پس بی‌شک لزوم ِ حضور این ضمانت‌نامه در پوستر فیلم، طبق قراری نانوشته از پیش الزامی‌ست. پس طراح نه نیازی به دیدن فیلم دارد، نه نیازی احساس می‌کند که تحلیلی از فیلم داشته باشد، نه کاری به نشانه‌ها دارد و سخت می‌گیرد و نه در نهایت احساس می‌کند که به طراح بودنش نیازی هست.. چهره‌ی ضمانت‌نامه را پیوستِ پوستر می‌کند و خلاص. پیش از این گفتم که این روند مختص این‌جا نیست، ولی با کمی مرور می‌توانیم ببینیم که مثلأ در سینمای هالیوود هم همین شیوه رایج است منتهی با رعایت قواعدی که دستِ کم اغلبِ پوسترها را تبدیل به یک کارت‌پستالِ دیدنی می‌کنند. که دیدنش اگر بارِ مفهومی برای مخاطب نداشته باشد، آزار هم نمی‌رساند.

طراح پالت فیلم «قرمز» فریدون جیرانی اظهار داشت: یک مسئله که یادآور می‌شوم این است که باید دید فارغ از این‌که طراحان چقدر قابل هستند، و چقدر کارشان را دوست دارند، قابلیت و درک سفارش‌دهندگان چه میزان است و اهمیت این قضیه را چقدر درک می‌کنند. گاهی می‌بینیم حتی فیلم‌های خوب هم پوستر خوب ندارند؛ شاید وسواسی از طرف سفارش دهنده وجود ندارد. سال‌هاست ما پوستر خوب به ندرت می‌بینیم. نه‌تنها در سینما، بلکه در تئاتر و موسیقی هم نمی‌بینیم. نمونه‌ی بارز آن هم پوسترهای جشنواره‌‌های فجر است که به ندرت می‌توان میان‌شان اثری توانا پیدا کرد.


قابل و ناقابل در در پوسترهای سینمای ایران

طراح پالت فیلم «مسافران» بهرام بیضایی ادامه داد: نکته‌ دیگر اینکه بهبودِ کیفیت هر جریان فرهنگی و هنری در جامعه به دیگر جریان‌های فرهنگی و هنری وابسته است. اگر روزی ببینیم که اغلب پوسترهای فیلم‌ها قابل هستند و اغلب فیلم‌ها ناقابل، بی‌شک در حال خواب دیدن هستیم. این جریان‌ها به هم وابسته‌اند . آبشخور یکدیگرند. با وجود تئاتر و سینما و موسیقی و دیگر جریان‌های هنریِ قابل است که می‌توان توقع پوسترهای دیدنی را داشت. چرا که آثار قابل، ماحصل تلاش هنرمندانِ قابل است. و هنرمندان قابل سلیقه و اندیشه‌ی قابل را در جامعه تکثیر می‌کنند. تئاتر آبشخور سینماست. سینما به موسیقی نیاز دارد. جامعه‌ای که موسیقی را بشناسد ریتم را می‌شناسد. ریتم اساس لاینفکِ تئاتر و سینماست و همه‌ی این‌ها به پوستر احتیاج دارند. بماند که این مورد آخر را دیگر چندان با اطمینان نمی‌گویم. و یک نگاه اجمالی به جریان سینما در کشورمان توقع‌مان را از دیدن پوسترهای خوب به حداقل ممکن می‌رساند. همه چیزمان باید شبیه همه چیزمان باشد.

طراح پوستر فیلم «آن سوی رودخانه» به کارگردانی عباس احمدی در پاسخ به این سوال که تا چه میزان نظر طراح، کارگردان و تهیه کننده در طراحی این آثار نقش دارد، تصریح کرد: بی شک هرسه به میزان زیادی تاثیرگذار هستند زیرا این مسئله تعاملی است که بین هر سه وجود دارد. گاه می‌بینیم کارگردان و تهیه‌کننده کار خوب را از بد تشخیص می‌دهند و سلیقه‌ی تربیت‌شده‌ای دارند. در نتیجه کار را به کسی می‌سپرند که کارش را بلد است. آن‌قدر با هم سروکله می‌زنند تا نتیجه مقبول تمام شود. یکی از سوالات من همیشه این بوده که مگر درکِ فرم و قابلیت‌هایش، از ابزار مهم یک کارگردان نیست؟ مگر همین کارگردانِ به فرض فرم‌شناس، پوستر فیلمش را ندیده پیش از آنکه تکثیر شود؟ و هربار کافی‌ست که سینمای غالب کشور را مرور کنم تا بفهمم که جواب چیست!


طراح‌های تجاری روی پوسترها برای نجات گیشه

این گرافیست در پاسخ به اینکه، در این جریان، طرح‌های تجاری کمک بیش‌تری به فروش می‌کنند یا طرح‌های هنری، اظهار داشت: در این وضعیت هیچ کدام به فروش کمکی نمی‌کنند، مخاطبی که بارها از سالن سینما ناراضی خارج شده، حتی اگر پای بهترین پوستر سال هم بایستد، کافی‌ست نام کسی را که یک بار با دیدن فیلمش رکب خورده پای پوستر ببیند و قید دیدن فیلم را بزند. مگر چند نفر در سینمای ایران فیلم می‌سازند که به خاطر سپردن نام‌شان سخت باشد؟ مخاطبی هم که معتاد دیدن فیلم کارگردان محبوبش شده پوستر را دیده؛ ندیده، سراغ فیلم می‌رود. یکی از دلایل کارکردِ یک پوستر توانا تکثر در آثار سینمایی‌ست. چیزی که در حال حاضر وجود ندارد. البته همه‌ی این‌ها دلیل نمی‌شود که یک اصل اساسی را فراموش کنیم. گرافیست اگر توانا و به روز باشد، اگر باشد، همیشه خودش را ملزم می‌داند که اثر قابلی تولید کند. که انتخاب درستی داشته باشد. چرا که باور دارد خود او هم سهم بزرگی در ارتقای کیفیت بصری و سلیقه‌ی جامعه دارد.

وی در پایان خاطر نشان کرد: آخرین کاری که در این زمینه انجام داده‌ام دو پوستر برای فیلم آن‌سوی رودخانه، ساخته‌ی عباس احمدی مطلق بود، که یکی را برای داخل کشور و دیگری را برای خارج از ایران و شرکت در جشنواره‌های آن‌سوی آب ساختم. و چند سالی می‌شود که دیگر پوستر فیلم طراحی نمی‌کنم.

انتهای پیام/ن.ف

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.