به گزارش خبرنگار سینماپرس عوامل فروش فیلم در سینمای ایران همیشه شاخص هایی نامعلوم بوده و آمار فروش همیشه شفاف و قابل پیش بینی نبوده است. رامبد جوان از کارگردانان جوان سینمای ایران و کارگردان فیلم پرفروش «ورورد آقایان ممنوع» در گفت و گو با خبرنگار سینماپرس گفت: مهمترین عامل تاثیرگذار در میزان فروش فیلم ها ساخت فیلم خوب است.
بازیگر فیلم گناهکاران ادامه داد: ماجرا خیلی واضح و روشن است. بدون پشتوانه ها و پیش زمینه های قبلی، یعنی فقط بگوییم که می خواهیم فیلم بسازیم و یک قصه تعریف کنیم و تماشاچی هم از پیش درگیر هیچ موضوعی نباشد، نه کارگردان آن جنجالی باشد که از نظر سیاسی، اجتماعی و ...پر سر و صدا باشد و نه قرار است حمایت های به خصوصی از فیلم صورت گیرد و فیلمی باشد که از صفر قرار است ساخته شود. تنها عواملی که می توانند کمک کند که فیلم فروش خوبی داشته باشد این است که فیلم خوبی ساخته شود، یعنی فیلمنامه خوبی نوشته شود، انتخاب بازیگران درست و سنجیده اتفاق افتاده باشد، کارگردانی درستی صورت گیرد و فیلم ساختار درستی داشته باشد. پروسه تولید، پخش و نمایش آن درست صورت بگیرد، همه چیز طی یک مدیریت درست اتفاق افتاده باشد، طراحی برای فیلم صورت گرفته باشد و در این صورت فروش فیلم ،فروش خوبی خواهد بود.
وی افزود: اگر قرار باشد که در شرایط استاندارد و بدون نگاه خاصی به فیلم سازی نگاه کنیم و مثلا به سینماگر ها بگویم چگونه می توان فیلمی ساخت که به فروش خوبی برسد و برای مثال مازیار میری نمی تواند بگوید یا باید با تماشاچی حافظه عاطفی داشته باشم و یا از نظر سیاسی باید آدم جنجالی باشم که فیلمم فروش کند و اگر اینگونه نباشد فیلم پرفروش نمی شود، پس معیار باید درست باشد و آمار فروش فیلم ها به دور از فضا سازی های حاشیه ای صورت گیرد.
فروش بعضی از فیلم ها مانند اخراجی ها نمونه درستی برای فروش نیست، چون ماجرا هایی غیر از سینما در آمار فروش این فیلم دخیل بود. اخراجی ها به خاطر آقای ده نمکی و ماجرا هایی که برای او راه می اندازند فروخته است. آمار فروش «اخراجی ها» غلط است و اثبات شده و دقیقی نمی تواند باشد و روش فروش این فیلم ها فرق می کند.
کارگردان و بازیگر «اسپاگتی در هشت دقیقه» گفت: همه ما نسبت به فیلم «کلاه قرمزی» نگاه نوستالژیکی داریم و برایمان هیجانی به همراه می آورد. تیم طهماسب و جبلی کارشان را خیلی خوب بلد هستند. آنها در ایام تعطیلات عید روی آنتن تلویزیون به صورت خیلی فشرده تماشاچی را از تصاویر و قصه هایی نوستالژی که مخاطب فراموش کرده است بمباران می کنند و اینگونه تماشاچی وارد بازی می شود. وقتی فیلم سینمایی آن را بعد از 6 ماه وارد بازار می کنند حافظه عاطفی تماشاچی را تحریک می کند و تماشاچی را به سالن می کشاند. مخاطبان آن شوخی ها و قصه ها و آن عروسک ها را دنبال می کنند و فیلم فروش می کند و فیلم می تواند به لحاظ فروش موفق باشد اما به لحاظ سینمایی موفق نیست.
جوان اظهار داشت: بعضی ها می توانند فلان ارگان را با رفاقت یا روابط مجبور کنند که بلیت های فیلمی را بخرد و اینگونه آمار فروش و مخاطبان را بالا می برند و این باعث می شود که ما نتوانیم آمار واقعی فروش را در سینما داشته باشیم. همه این ها عواملی است که باعث فروش فیلم می شوند اما در حقیقت آمار منطقی نمی تواند باشد. ما نمی توانیم برای اینگونه روش ها در سینما ارزشی قائل باشیم و باید آمار فروش منطقی را بررسی کنیم.
بازیگر فیلم سینمایی «جعبه موسیقی» گفت: چیزی که غیرقابل انکار است این است که تماشاچی نیاز دارد یک فیلم درست و لذتبخش ببیند. فیلم لذتبخش برای تماشاچی و نه برای منتقد و قشر خاص، بلکه تماشاچی ای که دست خانواده یا دوستان خود را می گیرد و به سینما می رود تا فیلم ببینند. این ها را فقط و فقط با یک فیلم خوب می توان به سینما کشاند. قشر بینندگان خاص و کسانی که سینما را حرفه ای دنبال می کنند به هر صورت به سینما می آیند و همه فیلم ها را می بینند تا در جریان سینما قرار گیرند و به هر حال آنها همه فیلم ها را می بینند اما تماشاچیانی که برنامه ریزی زندگی شان دیدن فیلم نیست بلکه صرفا برای لذت بردن از فیلم به سینما می آیند فقط با دیدن فیلم خوب و ساختن فیلم خوب می توان به سینما کشاند. فیلمی که قصه اش را درست تعریف کند و مخاطب و هدفش را بشناسد و سر راست با تماشاچی برخورد کند.
جوان تصریح کرد: بهترین تبلیغ در این مملکت تبلیغ دهن به دهن است. آدمها به هم می گویند این فیلم را از دست ندهید و حتما ببینید. این تبلیغ دهن به دهن و سینه یه سینه بهترین تبلیغ برای فروش فیلم در ایران است. قطعا تبلیغات رسانه ای و همه نوع تبلیغات در آمار فروش فیلم ها تاثیر گذار است و همچنین برنامه اکران و تعداد سالن های نمایش و سانس ها درست همه تاثیر گذار است اما حقیقتا باید بگویم تا فیلم، فیلم درستی نباشد هر کاری هم که بکنیم فروش خوبی نخواهیم داشت. فیلم های گردن کلفتی در ایران ساخته شده و تبلیغات بسیار گسترده ای برایشان شده و اکران های مفصلی هم در نظر گرفته اند اما فیلم چون فیلم خوبی نبوده با اینکه بازیگر بزرگ داشته و اسم کارگردان با اهمیت بوده اصلا خوب نفروخته است.
بازیگر فیلم سینمایی «آزمایشگاه» گفت: باید این را هم در نظر بگیریم که تماشاچی چه چیزی را دوست دارد نگاه کند. مهمترین حرف های جهان را قرار نیست به تماشاچی بزنیم ولی می توانیم یک قصه سر راست و جذاب و زیبا تعریف کنیم که لازم نیست کمدی باشد و در هر ژانری که باشد فرقی نمی کند فقط باید قصه را درست تعریف کنیم که بتواند قصه را تعقیب کند، از تعقیب کردن آن لذت ببرد و در این میان لای این قصه می توان حرف هایی را هم گنجاند. بدبختی ما این است که یا تماشاچی را خیلی پیش پا افتاده و کوچه بازاری می خواهیم بخندانیم یا می خواهیم بزرگترین موضوعات فلسفی و بشری را در یک فیلم مطرح کنیم و حل کنیم.
رامبد جوان افزود: تماشاچی یکی از بی غرض ترین آدم های ممکن است. تماشاچی نمی داند تو چگونه فیلم ساخته ای یا نمی داند تو می خواهی با او چگونه رفتار کنی، تماشاچی به سالن می آید تا لحظاتی را با دیدن فیلم لذت ببرد و هیچ قضاوت مغرضانه ای درباره موضوعی ندارد. حالا اگر به سالن بیاید و ببیند که قصه درست تعریف نمی شود و از فیلم لذت نمی برد با آن فیلم همراه نمی شود و در نتیجه دیدن آن را توصیه نمی کند و فیلم دیده نمی شود.
بازیگر فیلم سینمایی «دیو و دلبر» گفت: اشتباه بیشتر متوجه فیلمساز است و ما خودمان خرابکاری می کنیم و بعد می گوییم چرا فیلم فروش نمی کند. از هزار چیز دیگر بهانه می آوریم. علت نفروختن فیلم ها این است که هیچ تحقیق و محاسبه ای وجود ندارد، هیچ کس برای انتخاب سوژه و انتخاب نیاز اکنون مردم تحقیق نمی کند و زمان نمی گذارد. هیچ کس به ژانر اهمیت نمی دهد. باید ببینیم تماشاچی فیلم کمدی دوست دارد؟ فیلم ترسناک دوست دارد؟ اگر دوست دارد برای چه این ژانر را دوست دارد؟ اگر یک ژانر را دوست دارد در چه گرایش و رویکردی آن را دوست دارد؟ چه چیزی را هدف قرار می دهد؟ فیلمساز جواب این سوال ها را نمی داند. فیلمساز نمی داند برای چه کسی فیلم می سازد و برای همین فیلمش نمی فروشد.
بازیگر مجموعه تلویزیونی «همسران» توضیح داد: در هیچ دفتر سینمایی در ایران، گروه تحقیق بابت انتخاب سوژه و آمار گرفتن برای نیازهای اجتماعی و اینکه مردم جامعه تمایل به دیدن چه چیزی دارند، وجود ندارد. ما هیچ آماری نداریم که بر اساس آن بخواهیم ببینیم مردم چه چیزی را دوست دارند و اساسا چیزی با عنوان بازار هدف نداریم. ما رندوم بنا به هوش و شانس و بنا به گروه تشکیل دهنده از پس یک کار بر می آییم و از پس یک کار بر نمی آییم.
جوان افزود: چرا همیشه فیلم های اسپیلبرگ و جیمز کامرون خوب می فروشد؟ اصلا کاری با تکنولوژی روز و سخت افزار نداریم آنها می دانند برای چه کسانی فیلم می سازند. می دانند که مخاطبانشان چه چیزی را می خواهند ببینند اما ما نمی دانیم تماشاچیمان کجا ایستاده است و چه می خواهد و در واقع ما هیچ چیزی را جع به تماشاچیمان نمی دانیم. می سازیم آیا می فروشد یا نمی فروشد؟ فروش در سینما ریسکیترین بیزینس در کشور است.
وی اظهار داشت: همه سینماگران دوست دارند فیلم هایشان دیده شود. فروش یعنی دیده شدن فیلم و همه فیلمسازان این را می خواهند. حتی اگر بودجه معیار نداشته باشد و سینماگر بودجه اش را از جایی تامین کرده است که بازگشت سرمایه برایش بی اهمیت باشد بازهم می خواهد فیلمش دیده شود، همه فیلمسازان این را می خواهند و اگر اینگونه نباشد که فیلم را برای چه می سازیم. 99 درصد فیلمسازان برای اینکه فیلم دیده شود آن را می سازند و لذت بخش است که مردم جلو سینما صف بکشند و از فیلم استقبال کنند و اگر کسی بگویید من فیلم می سازم که کسی آن را نبیند باید معالجه شود! فقط قضیه این است که از پس کار بر نمی آیند، یعنی نمی توانند فیلم خوب بسازند و بلد نیستند والا همه می خواهند فیلمشان بفروشد. بازیگر همه کار می کند ولی هیچ اتفاقی نمی افتد، نه هیجان نه شک و نه هیچ واکنشی برانگیخته نمی شود این یعنی فیلمساز کارش را بلد نیست، فقط همین.
بازیگر برنده نقش مکمل مرد در جشنواره 31 فجر برای فیلم «گناهکاران» گفت: چند کارگردان در ایران داریم که مثلا دو میلیارد پول به آنها بدهیم و به آنها بگوییم یک فیلم خوب بساز و از پس کار بر بیایید؟ از انتخاب سوژه تا فیلمنامه و تا آخر مرحله هر کاری که دوست داری انجام بده و یک فیلم خوب و درجه یک تحویل بدهد، آیا کسی را می شناسیم؟در یک فضای بی قانون و معلق داریم فیلم می سازیم و هیچ چیزی اینجا قانون ندارد. تماشاچی در این میان صادق ترین فرد است.
جوان خاطر نشان کرد: هنگام اکران «ورود آقایان ممنوع» نه من پیشنه و هیاهوی حاشیه ای و سیاسی داشتم و نه فیلم پیشینه ارتباطی با مخاطب داشت و نه هیچ چیز دیگر و تماشاچی هم همان تماشاچی بود که برای دیگر فیلم ها می رفت ولی فروش فیلم حیرت انگیز بود. بلیت در آن زمان 2500 تومان بود و حدود 5 میلیارد فروش داشتیم و سانس ساعت 4 صبح داشتیم،چه عواملی این اتفاق را رقم زد؟ نه نبوغ و نه ادعای خاصی است فقط چند آدم که در یک ژانر یک چیزی را بلد بودند دور هم جمع شدند و فیلم ساختند. خیلی ساده است و «ورود آقایان ممنوع» هم خیلی ضعف دارد،اما باید بگوییم می شود فیلمی ساخت که تماشاچی لذت ببرد و فیلم بفروشد.
وی اذعان داشت: شک نکنید اگر شما فیلم خوب بسازید اکران خوبی می توانید داشته باشید و تبلیغات و دیگر حمایت ها هم اتفاق می افتد و پخش کننده و ارشاد و همه می خواهند فیلم ها و سینما رونق بگیرد اما متاسفانه فیلم خوب کم است و فیلمساز خوب نداریم. وقتی یک فیلم فروش داشته باشد در بقیه سینما هم تاثیر می گذارد. مردمی که این هفته به سینما می آیند و یک فیلم خوب می بینند خب هفته آینده هم به سینما می روند و دوباره فیلم می خواهند اما اگر فیلم بد ببینند آیا باز هم به سینما می آیند؟
وی یادآور شد: وقتی فیلم خوب و پر فروش بسازی درگیری و حساسیت فوق العاده ای برای ساخت فیلم بعدی داری و این اتفاقی است که بعد از ساختن «ورود آقایان ممنوع» برای من اتفاق افتاد. در طول این سه سال فیلمنامه ها و دفاتر زیادی برای فیلمسازی به من پیشنهاد شد اما مسئولیت باعث می شود که تو نتوانی از یک حدی پایین تر بیایی. برای ساختن فیلمی که تماشاچی از آن لذت ببرد و منتقد ها هم نظر خوبی روی آن داشته باشند و حداقل آنکه پایین تر از کار قبلی نباشد باید خیلی دقت داشت و حقیقت این است که تماشاچی خیلی برای من مهم است.
رامبدجوان در پایان گفت: من ژانر کمدی را برای خود انتخاب کردم و خودم هم کمی شوخ طبع هستم. باید بگوییم در این زمینه مطالعه و حساسیت بالایی دارم و از جنس ژانر کمدی هستم ولی دوست دارم فیلمی بسازم که همه آدمها از فیلم لذت ببرند. غیر از اینکه در سینمای ژانر قوانینی را رعایت می کنی باید آنقدر با هوش باشی که ظرافت هایی را به فیلم اضافه کنی و این یعنی به عنوان کارگردان باید خیلی با دقت و با هوش عمل کنیم و باید تفاوت هایی را هم ایجاد کنی و اگر بدانیم تماشاچیمان چه کسی است فیلممان می فروشد.
ارسال نظر