به گزارش سینماپرس، محمدحسین مهدویان در آخرین مستند خود به نام «ترور سرچشمه» پیش از این که به دنبال جواب بگردد، تنفس مصنوعی به جسد یک شبهه قدیمی و کاشت آن در ذهن مخاطب را هدف گرفته است.
او با ادعای روایت ماجرا و اثبات اتهام منافقین در ترور مظلومانه شهید سیدمحمد بهشتی و اعضای حزب جمهوری اسلامی ایران، مخاطب را با خود همراه میکند اما در میانه راه به دنبال شناسایی بعضی گروههای ذینفع از شهادت شهید بهشتی میرود!
گروههایی که به اعتقاد وی و از سوی میهمانان دستچین شده «روحانیون سنتی» خوانده میشوند؛ روحانیونی که به ادعای کارگردان نمیتوانند حضور یک انقلابی روشنفکر، مترقی و رو به جلو همچون شهید بهشتی را تحمل کنند.
و این درنگ در ذهن مخاطب، با توجه به برخی شیطنتها برای چینش فیلمهای آرشیوی و ایجاد مقایسهای ناجوانمردانه برخی صحبتها با شرایط فعلی، خیلی بعید نخواهد بود که آن مخالفان روحانی، زمانی که نتوانستند اندیشه بهشتی را ترور کنند، به ابزاری همچون منافقین روی آوردند!
سؤالی که تا به امروز بسیاری از معاندان و مخالفان نظام مطرح و نویسنده، شرم از قلم میکند که بخواهد آن را تفصیل نماید! و حال باید از ارگانهای امنیتی نظام -از سپاه تا وزارت اطلاعات- که آقای مهدویان مستظهر به حمایت ایشان است، این سوال را پرسید که چه اشتراک نظری با این کارگردان جوان و جمعبندی پایانی مستندش دارند؟
باید این سوال را از آقای حیدریان ریاست سازمان سینمایی پرسید که چرا آقای طباطبایینژاد، بر اساس ادعای خودشان این مستند را بدون نمایش برای هیئت انتخاب و با اذن خود در جشنواره به نمایش گذاشت!
و در آخر باید از داوران بخش شهید آوینی این پرسش شود که شما در مستند پاسخ کدام شبهات ایجاد شده را یافتید که آن را نامزد این بخش کردهاید!؟
باید منتظر ماند و دید که محمدحسین مهدویان، بعد از حذف نقش شهید لاجوردی در حوادث سال ۱۳۶۰ در «ماجرای نیمروز» و پرداخت اینگونه به یکی از پر ابهامترین پروندههای تروریستی تاریخ انقلاب در «ترور سرچشمه»، تا کجا میتواند با ادعای روایت فراجناحی تاریخ و نیفتادن در دام تحلیلهای سیاسی درباره تاریخ انقلاب، واقعیت برساخته را جایگزین حقیقت تاریخ کند!
*نقد سینما
ارسال نظر