به گزارش سینماپرس، احسان سالمی در یادداشت روزنامه وطن امروز به بررسی عملکرد روشنفکرنماهای سینمای ایران پرداخت:
ابراهیم حاتمیکیا اخیراً در پاسخ به سوالی در ارتباط با اصطلاح فیلمساز «مستقل» و «ارگانی» گفته است: «به فیلمسازی که بانک، پشتوانه مالیاش بوده، چه عنوانی باید داد؟ فیلمساز بانکی! یا برای فیلمی که بخش فرهنگی سفارت هلند پشتوانه مالیاش شده، باید گفت فیلمساز سفارتی! یا برای فیلمسازی که با شبکههای تلویزیونی خارجی مثل «آرته اروپا» یا «پلاس» اسپانیا فیلم ساخته، چه نامی باید گذاشت؟ یا وقتی اتحادیه اروپایی پشتوانه مالی فیلمی شد، باید چه نامی به آن داد؟ » اشارات حاتمیکیا در ارتباط با این موضوع بهانهای شد تا در گزارشی با مرور مصداقی آثار ساخته شده از چنین راههایی، به بررسی این موضوع بپردازیم که چگونه مدعیان سینمای مستقل سرمایه تولید آثار خود را در جیب نهادهای غیرفرهنگی داخلی و سفارتخانههای خارجی میجویند!
بانکیسازها
بانکها از جمله مهمترین سرمایهگذارانی هستند که چند سالی میشود پایشان به حوزه هنر باز شده و در عرصه تولید آثار سینمایی فعال شدهاند. در میان بانکهایی که طی چند سال گذشته در این حوزه حضور پیدا کردند، بانک «پاسارگاد» را باید پرکارتر از سایر رقبا در این حوزه دانست؛ بانکی که در تولید چند مورد از فیلمهای مهم تاریخ سینمای ایران حضور داشته و شاید مهمترین آن را باید «جدایی نادر از سیمین» ساخته اسکاری اصغر فرهادی دانست.
فرهادی در نشست خبری این فیلم درباره اسپانسرش گفت: «یکی از دلایلی که با آرامش فیلم را ساختم همراهیهای بسیار خوب بانک پاسارگاد بود. این بهترین خاطره من در سینما به لحاظ سرمایهگذاری و تولید است...». این بانک در ادامه در تولید چند اثر سینمایی دیگر از جمله «طبقه حساث» ساخته کمال تبریزی، «ملبورن» ساخته نیما جاویدی، «مرگ ماهی» ساخته روحالله حجازی، «بهمن» ساخته مرتضی فرشباف و «من دیهگو مارادونا هستم» ساخته بهرام توکلی مشارکت داشته است.
جالب اینکه هیچکدام از این آثار اساسا هیچگونه ارتباطی با موضوع بانک و بانکداری یا اقتصاد ندارند و تنها مسائل اجتماعی در این فیلمها دنبال میشود. بانک گردشگری نیز یکی دیگر از زیرمجموعههای نظام بانکی کشور بود که با سرمایهگذاری در تولید فیلم سینمایی «شهرموشها ۲» مرضیه برومند وارد این حوزه شد.
سفارتیسازها
بحث حضور سرمایههای خارجی چند سالی است تبدیل به یکی از موضوعات تکراری سینمای ایران شده است؛ سرمایههایی که معمولا در اختیار فیلمسازانی خاص و البته برای پرداختن به سوژههایی خاص قرار میگیرد تا امروزسفارتخانههای خارجی نیز تبدیل به یکی از منابع اصلی تامین مالی سینمای ایران شوند. از میان انبوه آثاری که به اسم «تولید مشترک» در سینمای ایران ساخته شدهاند، «دونده زمین» و «فرش باد» از کمال تبریزی و «حافظ» ابوالفضل جلیلی با سرمایهگذاری ژاپن، «فصل بارانهای موسمی» و «پرویز» ساخته مجید برزگر با سرمایهگذاری هلند و «ما در بهشت» ساخته سینا عطاییان دنا و «برلین منفی ۷» ساخته رامتین لوافی با حمایت آلمان از جمله مهمترین فیلمهای هستند که به این شیوه تولید شدهاند؛
هر چند که فهرست فیلمهای تولید مشترک امروزه به بیش از ۵۰ اثر میرسد و چهبسا بسیاری از آثار سینمای ایران نیز به همین روش تولید شده باشند و هیچگونه خبری در ارتباط با استفاده آنها از سرمایه خارجی منتشر نشده باشد، اما نکته جالب توجه در ارتباط با این آثار آن است که به طور کلی اغلب آنها یا پس از تولید، به دلایل مختلف از جمله ارائه تصویری دروغ از ایران توقیف شدهاند یا آنکه در صورت اکران در داخل کشور به توفیق چندانی دست نیافتهاند و پرونده آنها با فروشی اندک بسته شده است!
فرانسویسازها
در میان همه کشورهای خارجی که در این سالها در ساخت آثار سینمای ایران سرمایهگذاری کردهاند، فرانسویها هم به لحاظ قدمت و هم به لحاظ تعداد آثاری که در آن سرمایهگذاری کردهاند، از سایر کشورها جلوتر هستند.
براساس اطلاعات موجود، «فصل پنجم» ساخته رفیع پیتز نخستین تولید مشترک سینمای ایران در سالهای بعد از انقلاب است که با سرمایهگذاری ایران و فرانسه تولید شده است. پس از آن بود که هجوم سرمایه فرانسویها به سینمای ایران سرعت گرفت تا آنجا که تا امروز شمار آثار تولید شده با سرمایه فرانسویها به بیش از ۲۵ مورد میرسد.
«گبه» محسن مخملباف، «یک خانواده محترم» مسعود بخشی و ۴ فیلم «باد ما را خواهد برد»، «ده»، «کپی برابر اصل» و «پنج» از عباس کیارستمی از جمله مهمترین آثاری هستند که با سرمایهگذاری فرانسویها تولید شدهاند. جالب آنکه ۲ فیلم «طعم گیلاس» به کارگردانی عباس کیارستمی و «فروشنده» اصغر فرهادی که جزو پرافتخارترین آثار سینمای ایران در جشنواره فیلم کن به عنوان مهمترین جشنواره سینمای فرانسه هستند، هر دو با حمایت فرانسویها ساخته شدهاند. «داستان خانواده فرشچی» به کارگردانی نادر تکمیل همایون و تهیهکنندگی مجید برزگر، یکی از جدیدترین تولیدات مشترک سینمای ایران و فرانسه است که با سرمایه شبکه «آرته» فرانسه تولید میشود.
جایزه ویژه اتحادیه اروپایی
ورود سرمایههای خارجی بویژه از جانب اروپاییها به سینمای ایران، صرفا به سرمایه سفارتخانهها و کمپانیهای اروپایی محدود نماند، چرا که در سال ۱۳۹۱ اتحادیه اروپایی طی یک مراسم رسمی در حاشیه جشنواره فیلم کن فرانسه، اعلام کرد قصد دارد از تازهترین فیلم اصغر فرهادی حمایت کند. فیلمی با نام «گذشته» که برای نخستینبار در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۳ اکران شد و برنیس بژو، طاهر رحیم و علی مصفا از بازیگران این فیلم بودند. «گذشته» تماما در در فرانسه فیلمبرداری شده است و روایتگر داستان چند رابطه با محور اتفاقاتی در «گذشته» است که حلقه وصل این روابط زنی به نام «مارین» است.
«آندرولا وسیلیو» کمیسر امور آموزش و فرهنگ اتحادیه اروپا در همان مراسم درباره دلیل حمایت از این فیلم گفت: «پروژه جدید آقای فرهادی، «هویت فرهنگی قوی» دارد و «سعه صدر فرهنگ اروپایی را به تصویر میکشد. »! علاوه بر اتحادیه اروپایی، چندین شرکت فرانسوی از جمله Memento Films Production، France ۳ Cinéma، Canal+ و France Télévisions در تولید این فیلم سرمایهگذاری کردند و به همین خاطر بود که فرانسویها از آن استقبال کردند. دو جایزه کلیسای جهانی جشنواره کن در سال ۲۰۱۳ نصیب این فیلم شد و همچنین بازیگر نقش اصلی آن توانست جایزه بهترین بازیگر جشنواره کن را از آن خود کند.
قطریسازها
شاید حضور و سرمایهگذاری کشورهای اروپایی و آمریکایی در سینمای ایران را حداقل به واسطه قدرت سینمای برخی از این کشورها و علاقه آنها برای کشف استعدادهای جدید در کشورهایی که سینمای آنها در حال رشد است بتوان تا حدودی توجیه (بخوانید ماستمالی!) کرد اما شنیدن خبر حمایت یک شرکت فیلمسازی قطری (کشوری که اساسا هیچ فیلم و فیلمساز مهمی در تاریخ خود ندارد) از فیلمسازان سایر کشورها از جمله ایران را نمیتوان همچون موارد قبلی توجیه کرد اما این موضوع چند سال پیش برای نخستین بار و با اعلام خبر سرمایهگذاری «موسسه فیلم دوحه» متعلق به خواهر امیر قطر بر فیلم «فروشنده» اصغر فرهادی رسانهای شد تا معلوم شود سینماگران به ظاهر مستقل ایرانی برای تامین سرمایه تولید آثار خود حتی حاضرند به استفاده از سرمایه حامیان داعش نیز متوسل شوند.
هر چند فرهادی پس از رسانهای شدن این موضوع مدعی شد تنها ۱۰ درصد از بودجه فیلمش توسط «فستیوال دوحه قطر» و نه «موسسه فیلم دوحه» تامین شده اما فاطمه الرمیحی، رئیس اجرایی موسسه فیلم دوحه در گفتوگویی همزمان با حضور «فروشنده» در جشنواره کن آن سال گفته بود: «انتخاب فروشنده برای بخش مسابقه یک دستاورد مثبت است و ما بسیار هیجانزده هستیم و باعث غرور و افتخار است. میخواهم از کل تیم سازنده فیلم برای به اشتراک گذاشتن چشمانداز خود با ما تشکر و برای آنها آرزوی موفقیت کنم».
متهمان بانکی و سایرین
البته این همه ماجرای حضور سرمایه نهادهای غیرفرهنگی داخلی و کمپانیها و نهادهای خارجی در سینمای ایران نیست، چرا که با مروری بر کارنامه تولیدات سینمای ایران طی این سالها به نکات جالبتری میتوان پی برد.
برای مثال بابک زنجانی به عنوان یکی از بزرگترین مجرمان اقتصادی سالهای اخیر از جمله کسانی بود که در تولید چند اثر سینمایی سرمایهگذاری کرد که آثاری همچون «سیزده» ساخته هومن سیدی و «نقش نگار» به کارگردانی علی عطشانی از جمله مهمترین این آثار بود.
سیدمحمد امامی که به واسطه برخی اتهامات در ارتباط با فساد صندوق ذخیره فرهنگیان از مدتی پیش مورد توجه رسانهها قرار گرفته بود نیز از جمله چهرههایی است که طی این سالها در تولید بسیاری از آثار سینمای ایران سرمایهگذاری کرده که ۲ سریال «شهرزاد» و «شاهگوش» و فیلمهایی همچون «ابد و یک روز» ساخته سعید روستایی و «خوب بد جلف» ساخته پیمان قاسمخانی از جمله مهمترین آثاری به شمار میروند که با سرمایهگذاری امامی به مرحله تولید رسیدهاند.
جالب آنکه حاتمیکیا در صحبتهای خود به آثاری اشاره میکند که با استفاده از ردیف بودجه کمک به فیلمسازان جهان سوم کمپانی اسپیلبرگ یا سرمایه شبکه «پلاس» اسپانیا ساخته شدهاند ولی هنوز اسناد و اطلاعاتی در ارتباط با این موضوع در فضای رسانههای داخلی کشور منتشر نشده است و بعید نیست در سال جدید اخباری درباره آثاری که به استفاده از این سرمایهها متوسل شدهاند نیز منتشر شود.
ارسال نظر