به گزارش سینماپرس، محمد الدراجی فیلمساز عراقی امسال مهمان جشنواره بود و با فیلم «سفر» در دو بخش جلوهگاه شرق و زیتونهای شکسته حضور داشت.
در فیلم «سفر» داستان شخص به نام سارا را دنبال میکنیم که در آستانه انجام عملی دور از ذهن قرار دارد که یک مواجهه پیشبینینشده و عجیب، فرصت نظاره کردن عواقب احتمالی عمل خرابکارانهاش را برای او فراهم میآورد. درام تریلر ۸۲ دقیقهای «سفر» چهارمین فیلم داستانی بلند محمد الدراجی است که سه مستند بلند هم در کارنامهاش دیده میشود. «سفر» که با بودجهای یک میلیون دلاری ساخته شده است در سال میلادی گذشته اولین نمایشش را در بخش سینمای معاصر جهان در جشنواره بینالمللی فیلم تورنتو پشت سر گذاشت.
محمد الدراجی متولد ۱۹۷۸ در شهر بغداد و تحصیلکرده در دو رشته فیلمبرداری و کارگردانی در انگلستان، آثاری مانند «پسر بابل»، «زیر شنهای بابل»، «در بازوان مادرم» و «عراق: جنگ، عشق، خدا، دیوانگی» را در کارنامه سینمایی خود دارد. محمد الدراجی پس از دانشآموخته شدن به کشورش عراق بازگشت و در سال ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵ فیلم کوتاه «خوابها» را ساخت. در دورانی که فعالیتهای تروریستی در عراق اوج گرفته بود. او به خاطر فیلمهای «رؤیاها» (۲۰۰۶، که اولین فیلم اوست)، «پسر بابل» (۲۰۰۹) و «شنهای بابل» (۲۰۱۳) بیشتر از مستندهایش شناخته میشود. البته محمد الدراجی فعالیتهای سینماییاش را بهعنوان فیلمبردار و از سال ۲۰۰۳ با فیلم کوتاه «شماره ۴۳۸» آغاز کرد و علاوه بر این کار تدوین فیلم نیز میکند. محمد الدراجی که تا امروز با فیلمهایش به جشنوارههای مختلف و معتبری از جمله برلین، کارلووی واری، ورشو، ساندنس، تریبکا، روتردام، سیاتل، اِدینبرو، شبهای سیاه تالین، آسیا پاسیفیک اسکرین، استانبول، قاهره، بروکلین و… رفته و جوایز مختلفی نیز دریافت کرده است.
شما در انگلستان درس خواندید چرا برای فیلمسازی به عراق برگشتید؟
همیشه با یک هدف دلم میخواست در انگلستان فیلمسازی بخوانم اینکه به کشورم برگردم. احساس میکنم در کشورم فیلمساز بهتری هستم تا اینکه در انگلستان یا هر کشور اروپایی دیگری میماندم و فیلم میساختم. در انگلستان یک کمپانی تولید فیلم دارم، اما تصمیم گرفتم درباره خودم و دغدغههایم فیلم بسازم. نمیخواهم مشهور باشم. دلم میخواست درباره زندگی فیلمسازی کنم. میخواستم به مضامینی بپردازم که به آنها باور دارم.
فیلمهای شما به خاورمیانه میپردازد. چرا به تم جنگ علاقه دارید؟
چون در دوران جنگ بزرگ شدم. جنگ بخشی از وجود من است. احساس میکنم فیلمساز نسل جنگ هستم. به همین دلیل جنگ را در فیلمهای من میبینید.
الدراجی در پاسخ به این پرسش که حمله آمریکاییها به عراق تا چه حد بر سینمای کشور عراق و صنعت کشور عراق تاثیر گذاشته است، میگوید: عراق صنعت سینما ندارد. جنگ صنعت سینمای عراق را نابود کرد. ما دوباره میخواهیم شروع کنیم و در ابتدای راه قرار داریم. ما هنوز هم صنعتی نداریم، چند فیلمساز عراقی داریم. میدانید صنعت سینما یعنی ۱۰۰ فیلمساز، کمپانی و استودیو فیلمبرداری، در عراق هیچکدام از این ویژگیها وجود ندارد.
چه خاطره خاصی از حمله آمریکا به عراق دارید؟
خاطرات زیادی از حمله آمریکا به عراق دارم. بیشتر شخصیتهای آمریکایی فیلمهایم را متأثر از چیزهایی که به چشم دیدهام خلق میکنم.
در سال ۲۰۰۸ جشنواره ساندنس شما را بهعنوان «Fellowship» جشنواره معرفی کرد. پس از چنین جوایزی بودجه آسانتر برای فیلمهایتان پیدا میکنید؟
بله. پس از موفقیت «پسر بابل» زندگی برای من آسانتر شد. من چند تا از فیلمهایم را بهصورت محصول مشترک ساختم. بعضی از تهیهکنندگان تمایل به سرمایهگذاری روی فیلمهای من دارند. آنها من را فیلمسازی حرفهای میبینند.
مجله ورایتی یک بار شما را «بهترین فیلمساز خاورمیانه» دانست. این القاب و جوایز تا چه حد برای شما اهمیت دارید؟
این القاب را نمیپسندم. فیلمسازی که مسابقه فوتبال نیست. فیلمسازی فیلمسازی است. هر کارگردانی سبک خودش را برای داستانگویی دارد. رقابت در فیلمسازی را نمیپسندم. چون من روی صندلی تماشاگر مینشینم تا فیلمها را تماشا کنم. دوست دارم شما را کارگردانی ببینم که من را به سفر میبرید تا داستان را کشف کنم و داستان را به سبک خودتان بگویید.
رویکردتان در فیلمسازی چیست؟
رویکردی واقعگرایانه و شاعرانه دارم. به همین دلیل خیلیها سبک فیلمسازی من را به فیلمسازان ایرانی نزدیک میدانند.
فیلمسازان محبوب شما چه کسانی هستند که بیشترین تأثیر را روی شما گذاشتهاند؟
فهرست بلند بالایی است. فیلمسازانی از کشورهای مصر، ایران را دوست دارم. مارتین اسکورسیزی، یوسف شاهین، عباس کیارستمی، امیر کوستوریتسا… را دوست دارم. همه فیلمسازان بزرگ به سبک و سیاق خودشان عالی هستند.
در مورد فیلم سفر کمی توضیح بدهید؟
داستان درباره دختر بمبگذاری است که میخواهد بمبگذار انتحاری باشد و در سال ۲۰۰۶ ایستگاه قطاری را منفجر کند. ناگهان همه چیز در آن لحظه متوقف میشود و ما به سفری میرویم و با شخصیتهایی آشنا میشویم. داستان دختری که بمبگذار انتحاری باشد به خودی خود بهشدت جذابیت داشت.
ارسال نظر