این منتقد سینما در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: گروهی از فیلمفارسی سازان مدرن نما! جلوتر از سایرین از مدت ها قبل از آغاز اکران عید فطر، فیلمک بدون ارزش محتوایی وهنری خودراکه مانند دیگر فیلمنماهای شان و در ادامه تلاش های ناموفق خود، برای احیای اموات فیلمفارسی از روی فیلمفارسی های استادان فیلمفارسی ساز قبل از انقلاب کپی کرده اند، با آرایش کامل فیلمفارسی و همراه دایره و تنبک از کوچه های مخروبه فیلمفارسی با تبلیغات اغواگرانه «ضد زن» بودن مضمون و شخصیت اصلی این فیلمک روانه اکران کرده اند.
وی ادامه داد: نام این فیلمک نقد ناپذیر شبه کمدی و کپی شده بازاری «دشمن زن» است. اما فیلم های دیگر هم درکنار این فیلمفارسی آشفته وسطحی وضعیف که به مناسبت عید فطر اکران شده و خواهند شد قطعاً دست کمی نخواهند داشت! در هر صورت «دشمن زن» اصلاً نه فیلم است و نه سینما و به هیچ عنوان ارزش وقت گذاشتن و نقد کردن هم ندارد!
آذین سپس به جدیدترین اثر سینمایی فرمان آرا اشاره کرد و اظهار داشت: «دلم می خواد» یک کوشش سینمایی ناموفق از یک کارگردان افسرده است. «دلم می خواد» با نام قبلی «من دلم می خواد برقصم» هشتمین ساخته سینمایی بهمن فرمان آرا، کارگردان پرحاشیه سینما حدیث نفسی دیگر از او و از نظر مضمون در ادامه فیلم های دیگرش است.
وی افزود: «دلم می خواد» حدیث نفس فیلمسازی بدون انگیزه و افسرده در قالب شخصیت یک نویسنده ناامید به نام بهرام فرزانه است که راه خروج از بن بست های ذهنی وعینی خود را در رقصیدن میجوید. در واقع ساخته فرمان آرا واکنش یک سینماگر غم زده به اوضاع غم زده و دل مردگی های مفروض خود است و پیشنهاد او برای خود و دیگران جهت رهایی ازاین بحران، بی خیالی ورقص و شادی است!
این مدرس سینمای کشور خاطرنشان کرد: سازنده «دلم می خواد» این محتوا ومضمون قابل تأمل و تحلیل و بررسی را بسیار سطحی و گذرا و در چارچوب داستان و ساختار هنری کاملاً تصنعی و غیرجذاب مطرح می کند. عامل تغییر حالت نویسنده فیلم، از یک آدم افسرده به یک فرد متعادل، وارد شدن ضربه ای به سر او است. ترفندی کلیشه ای و نخ نما که درصدها فیلم تکرار شده است. درواقع فرمان آرا به دلیل نداشتن هیچ نوع باور اعتقادی و اجتماعی یا توجه به رخدادهای اجتماعی که می تواند، عامل تغییر فرزانه فیلم او باشد، با ساختن یک سری اتفاق ها و رویدادهای مصنوع در فضا و مکانی پلاستیکی از فیلم خود و کاراکترها و ماجراهای آن، موجودات ناباور ونادلچسب ساخته است.
آذین تأکید کرد: اشاره های گل درشت به برخی مسائل و مشکلات جامعه مانندکودکان کار، اعتیاد اینترنتی، مهاجرت، صنعت و... که جایی مناسب وپرداخت شده درداستان فرزانه ندارند هم نتوانسته اند «دلم می خواد» را از رکود وایستایی ساختاری ومحتوایی نجات دهند. آماده کردن فیلم برای اکران با ۲ سلیقه متفاوت تهیه کننده و کارگردان بر ناموفقی فیلم افزوده است. «دلم می خواد» در ساختارسینمایی، کارگردانی و بازی اکثر بازیگرانش، چیز تازه ای برای حرکت رو به جلوندارد و مانند ۲-۳ فیلم اخیر فرمان آرا، نمایشگر کوشش های ناموفق این سینماگر برای تداوم حضور و فعالیتش درسینما است!
وی در پایان این گفتگو افزود: با استناد به این ضرب المثل که «سالی که نکوست از بهارش پیداست» بیراه نیست اگر بر این باور باشیم که فیلم های دیگری که قرار است به زودی روی پرده بروند نیز همینطور بی هویت خواهند بود!
ارسال نظر