" تبریز در مه" روایت جنگ های ایران و روسیه ... عنوانی که در عنوان بندی آغازین مجموعه در طراحی تیتراژ متفاوت ساسان توکلی فارسانی حک شده است.
"تبریز مه آلود" در آستانه پخش به " تبریز در مه" تغییر نام یافت که البته این تغییر بجا و سنجیده بود ...
"تبریز مه آلود"، رمان عاشقانه آذربایجانی است که توسط سعید اردوبادی نوشته شده است. داستان اصلی این رمان در تبریز، در شمال غرب ایران، و در طی انقلاب مشروطه در اوایل قرن بیستم اتفاق می افتد. عمده تمرکز کتاب شامل وقایع انقلاب مشروطه است و نه داستان اصلی. این رمان در اصل به آذربایجانی نوشته شده است و سپس دو بار به فارسی ترجمه شده یک بار توسط سعید منیری و پس از آن توسط رحیم ریسی نیا. در ترجمه ریسی نیا مترجم روایت داستان را با منابع معتبر تاریخی مقایسه کرده برخی از مطالب کتاب را مورد انتقاد قرار داده که به جز اغراق افراطی تاثیر انقلاب سرخ کمونیستی روسیه بقیه کتاب بیشتر با شواهد تاریخی برابری میکند.
قصه " تبریز در مه" روایتگر ایستادگی مردم آذربایجان در برابر نفوذ نظام تزاری روسیه است و شاید فصل اشتراک کتاب " تبریز مه آلود" و مقطع زمانی دراماتیزه شده این مجموعه مبنی بر نفوذ استعماری روسیه سبب شد تا ورزی نخست نام این کتاب را برای مجموعه خود برگزیند اما شاید تفاوت ساختاری این دو مضمون و حتی برخی گرایشات سیاسی کتاب مزبور فیلمساز را بر آن تا عنوانی با مسماتر را برای این مجموعه انتخاب کند.
شاید به جرات بتوان اذعان داشت که محمدرضا ورزی تنها فیلمسازی در سینما و تلویزیون ایران است که بطور ویژه و اخص بر تاریخ و زوایای پنهان متمرکز شده است و اگر " نظام از راست" را به عنوان تنها اثر فانتزی و البته هیچگاه اکران نشده او از کارنامه کاریش فاکتور بگیریم ، تمامی آثار این کارگردان جوان تماماً در حوزه تاریخ و بلاخص ، تاریخ معاصر است.
ورزی خود را کارشناس بلاشک شک تاریخ می داند که البته به سبب این ادعا با نقدهای تند و تیزی نیز مواجه بوده است چنانکه برخی آثار او را تحریف جدی مقاطع زمانی و حوادث می دانند و خود واژه تحریف را به دراماتیزه کردن رویدادها ممهور می کند .
و شاید اوج انتقادها متوجه مجموعه " سالهای مشروطه" به لحاظ نوع تصویر ارائه شده از شیخ فضل الله نوری و چگونگی نفوذ انگلیس بود که حتی با واکنش های جناح های مختلف سیاسی نیز مواجه شد و البته ورزی قاطعانه از دیدگاه خود در برابر تمامی اعتراضات دفاع کرد.
اما " تبریز در مه" روایت مقاومت مردم آذربایجان است در برابر نفوذ ارتش روسیه در زمان حکومت بی کفایت ترین شاه سلسله قاجار ، فتحعلیشاه به رهبری نایب السلطنه عباس میرزا است که در نقطه مقابل پدر دغدغه وطن خواهی داشت .
آخرین مجموعه محمدرضا ورزی شاید به نوعی جسورانه ترین اثر وی نیز باشد او تصویری مثبت و آزادیخواه از این شخصیت ارائه داده است . شخصیتی که وابسته به خاندان سلطنتی است و شاید بیم این می رفت که با ممیزی هایی نیز مواجه شود که البته این اتفاق رخ نداد.
ورزی در این اثر نیز همچون کارهای قبلی خود بویژه " سالهای مشروطه" و " عمارت فرنگی" حرکت سیال تاریخ را در قالب حرکات سریع و پیچیده دوربین تصویر می کند جنسی از دکوپاژ که شاید برای بازیگرانی که برای نخستین بار مقابل دوربین او قرار می گیرند قدری دشوار و نا همگون باشد . اما این سبک به جذاب تر شدن انچه که او تاکید دارد تا تماشاگرش از قاب نگاه او دریابد کمک می کند .
نقش رهبری روحانیت ، نفوذ رگه های نخست لژ ماسون ها ، تشکیل ارتش منظم توسط ژنرال اعزامی از سوی ناپلئون بناپارت و زن بارگی شاه بی کفایت و واسطه گری خزانه دار با بازی درخشان ارژنگ امیرفضلی داستانک هایی است کهیا به عنوان حلقه واصل و یا در جایگاه داستانک های فرعی قصه اصلی را هدایت می کنند اما متاسفانه این حلقه های اتصال در جاهایی از هم گسسته ور شته اصلی داستان رها می شود که شاید تمرکز بیش از حد بر حوادث جنبی علت اصلی این گسست باشد .
طبیعتاً آگاهی مخاطب ، از شرایط اجتماعی و فرهنگی دوران سلطنت فتحعلشاه که منجر به وقوع جنگ میان ایران و روسیه و در نهایت بذل و بخشش بخشی از خاک ایران به این کشور شد از ملزومات این قصه باشد اما تمرکز و مانور بر برخی حواشی و شخصیت ها همچون همسران عباس میرزا و روحیه مردانه دخترش که قدری نیز غیر منطقی به نظر می رسد بر روند قصه اصلی صدمه زده است.
اما با این اوصاف ورزی ثابت کرده که به زبانی درست و تاثیرگذار جهت ارتباط با مخاطب دست یافته است و آثار تاریخی او به یقین گذرا نیست و در ذهن مخاطب نقش می بندد و ورای تحریف ها و انتقادها برآیند آنچه که ارائه می شود در بالابردن فهم تماشاگر از تاریخ موثر است.
سهیلا قوسی
انتهای پیام/.پ
سهشنبه ۳ اسفند ۱۳۸۹ - ۱۰:۱۱
ارسال نظر