یکشنبه ۷ آذر ۱۳۹۵ - ۱۲:۳۱

بازنمایی پوشش هنرپیشه‌های زن در پوستر فیلم‌های سینمایی/ صعود معکوس!

زن در پوستر فیلم های ایرانی

سینماپرس: پوسترهای فیلم عموماً باید از گفتمان اجتماعی و سیاسی دوران ساخت فیلم متأثر باشند زیرا سینما روایتگر زندگی اجتماعی مردمان هر سرزمین است و پوستر فیلم نوعی بازنمایی آن چیزی است که درون آن جامعه به‌عنوان ارزش‌ها و باورهای مشترک جریان دارد. بازنمایی تصویر زن در سینما همواره در دوره‌های گوناگون، محل بحث و مداقه اهل تحقیق حوزه فرهنگ بوده است.

دکتر مهدی منتظر قائم، استادیار علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران و آقای محمدحسین یادگاری، کارشناس ارشد مطالعات فرهنگ و رسانه نیز سال 1394 در تحقیقی با عنوان «مطالعه بازنمایی حجاب، پوشش و آرایش هنرپیشگان زن در پوستر فیلم‌های سینمای ایران» که نتایج آن در دوفصلنامه دین و ارتباطات منتشر شده است، با روش رهیافت گفتمانی استوارت هال و با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا به بررسی و مطالعه چگونگی بازنمایی هنرپیشگان زن در پوسترهای فیلم‌های سینمایی پرداخته‌اند. این تحلیل روی 88 پوستر، متعلق به یک دوره 24 ساله و به صورت کمی انجام شده است. در این بررسی 9 متغیر «نسبت مساحت عکس زنان به کل تصویر پوستر»، اندازه نما، محل استقرار تصویر زنان در کل لایه‌های پوستر، نوع آرایش، نوع پوشش، سطح حجاب، «نسبت تعداد شخصیت‌های هنرپیشه زن به کل شخصیت‌ها در پوستر» رتبه شخصیتی تصویر هنرپیشگان زن به کل شخصیت‌ها و ژانر فیلم بررسی شده است. این دو پژوهش‌گر نمونه‌های خود را از 6 دوره زمانی بین سال‌های 1368 تا 1392 یعنی سه دوره سازندگی، اصلاحات و دولت اصول‌گرا انتخاب کرده‌اند.

در این تحقیق با عنایت به تعریفی که استوارت هال از فرهنگ داشته و با درنظر گرفتن مفهوم بازنمایی به عنوان «فرآیند اجتماعی مظهر چیزی بودن»، پوستر فیلم به عنوان نوعی از نظام بازنمایی مورد تحلیل قرار گرفته است.
معیار انتخاب فیلم‌ها برای قرار گرفتن در نمونه تحقیق نیز، پرفروش بودن در سال مورد بررسی، بهترین فیلم جشنواره فجر یا بهترین فیلم از نظر مخاطب در جشنواره فیلم فجر بوده است.

مصادیق نوع آرایش چه بوده است؟
در بررسی این 88 فیلم، نوع آرایش بر اساس سطح آرایش در لب، گونه، چشم و ابرو در چهار سطح؛ هیچ‌گونه آرایش، آرایش قسمتی از چهره، آرایش دو قسمت از چهره و آرایش تمام چهره دسته‌بندی شده است. در متغیر نوع پوشش هم بر اساس پوشش چادر، مقنعه، روسری و شال چهار سطح درنظر گرفته شده است. متغیر حجاب بر اساس تعریف حجاب اسلامی، (پوشاندن تمام بدن زن با لباس مناسب به جز گردی صورت و دست‌ها تا مچ) به دو نوع حجاب اسلامی و عدم رعایت حجاب اسلامی دسته‌بندی شده است.
محققان برای بررسی نوع بازنمایی به تطبیق بازنمایی چهره هنرپیشه زن با سیاست‌های فرهنگی و سینمایی ادوار مورد بررسی با رهیافت گفتمانی استوارت هال پرداخته‌اند. البته مقتضیات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ادوار مورد بررسی هم برای مشخص کردن سیاست بازنمایی مورد توجه قرار گرفته است.
نتایج این تحقیق نشان داده است که در این ادوار همواره مردان در لایه نخست و نزدیک‌تر پوستر قرار دارند و زنان در لایه‌های عقب‌تر هستند. البته هرچه از ادوار اول به اداور ششم نزدیک می‌شویم زن از لایه سوم به لایه دوم انتقال یافته است. از سال 1372 نیز حضور زن در لایه‌های دوم بیشتر شده است. در سال‌های 89 تا 92 حضور زنان بیش از حضور مردان در پوسترها مورد توجه قرار گرفته است.
در همه ادوار شخصیت زن در پوسترهای فیلم موردبررسی با سیری صعودی از نقش‌های مکمل به شخصیت فیلم تبدیل شده است.
در باره متغیر نوع آرایش سال‌های 1368 تا 1375 متغیر آرایش کامل و غلیظ دیده نشده است اما از دوره سوم تا 1392 شاهد الگوی صعودی در نوع آرایش هنرپیشه زن در پوستر فیلم‌های سینمایی هستیم. در دوره اصلاحات آرایش به یک عرف برای هنرپیشه زن در سینما تبدیل شده است و در سال‌های 1384 تا 1392 به‌رغم سیاست‌های سینمایی اعلام شده و فضای گفتمانی موجود در دولت، روال نوع آرایش به شکل قبل تداوم داشته و سیر صعودی خود را حفظ کرده است.
درباره مساحت و سطح اختصاص یافته برای هنرپیشه زن در پوستر فیلم‌ها نیز از سطح 38 درصد در دوره سال 1368 تا 1372 به بیش از 50 درصد در سال‌های پایانی ادوار مورد بررسی رسیده و در کل میانگین 51 درصد بوده یعنی 51 درصد سطح مساحت پوستر فیلم‌ها به هنرپیشگان زن اختصاص داشته است و تحقیق نتیجه گرفته است که در پوسترهای سینمایی به ویژه در ژانر اجتماعی، سطح بیشتری از پوستر به تصویر هنرپیشه زن اختصاص یافته است.
درباره متغیر نوع پوشش در هیچ دوره‌ای چادر به عنوان لباس عرف یا الگوی عرف بازنمایی نشده است و پوشش روسری و شال به عنوان پوشش عرف بیشترین بازنمایی را به خود اختصاص داده است که این موضوع کاملاً مخالف توجه به چادر به عنوان پوشش برتر در سیاست‌های فرهنگی بعد از انقلاب است.
در نهایت بر اساس این مطالعه فرهنگی، نتیجه‌گیری شده است که در صنعت سینمای ادوار مورد بررسی منطبق بر نیاز به گردش اقتصادی سینما و البته با توجه به تغییر سیاست‌های فرهنگی اجتماعی ادوار مختلف درباره حضور بیشتر زن در اجتماع، از بازنمایی بیشتر تصویر زن برای جلب مخاطب در گیشه بهره برده شده است که متغیر خودآرایی در این میان روند کاملاً صعودی داشته است. این رشد صعودی در حالی بوده است که در این دوره‌های مورد بررسی سیاست‌های فرهنگی و سینمایی اعلام شده محدودیت‌هایی را برای میزان بازنمایی خودآرایی زن در نظرگرفته و اعلام کرده بود. تولیدکنندگان سینمایی در این دوره‌ها همواره خواهان افزایش جلوه‌گری تصویر زن در پوسترها بوده‌اند و این موضوع کاملاً در افزایش آرایش چهره و تغییر پوشش و میزان حجاب نمود داشته است.
در دوره اصلاحات با توجه به فضای به‌وجود آمده، محوری و مرکزی بودن شخصیت زن و تمرکز بیشتر در تغییرات نوع پوشش مشاهده شده است. در سال‌های 1384 تا 1392 نیز بازنمایی زن به‌رغم سیاست‌گذاری فرهنگی اعلام شده، همان روال صعودی را در زمینه سطح آرایش و تغییر نوع پوشش نشان می‌دهد. این افزایش سطح آرایش زن و تغییر نوع پوشش در حالی است که جریان‌های فرهنگی بعد از انقلاب همواره افزایش پوشیدگی را مدنظر داشتند.
 رشد صعودی استفاده از آرایش در چهره هنرپیشگان زن در پوسترهای سینمایی و عدم توجه به پوشش کامل و حجاب اسلامی نشان از یک بازنمایی معیوب و کاملاً نادرست از هنرپیشه زن دارد. در سینمای ایران در مقوله پوشش و حجاب روند بازنمایی سیاست‌گذاری معکوس بوده است و مقوله بازنمایی حجاب و پوشش زن به صورت مطلوب و مطابق با گفتمان‌های دهه 70 و 80 صورت نگرفته است.

* صبح نو

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.