با وجود اعلام رسمی وقوع 1800 مورد اسیدپاشی در لندن طی سالهای اخیر، سینمای انگلستان احتمالاً ترجیح میدهد این سوژه را برای فیلمسازان جهان سوم در انحصار نگه دارد.
سه سال پیش و در جریان چند مورد اسیدپاشی در اصفهان برخی از رسانههای مغرض تلاش کردند این موارد را ساماندهیشده معرفی کنند. برای اینکه اسیدپاشی را معضل فرهنگی جوامع سنتی و مذهبی جا بیندازند. طی سالهای اخیر کار رسانهای زیادی انجام شد. از رسانههای معاند گرفته تا فیلمسازان مضامین تلخ و ناامیدکننده برای جا انداختن این موضوع سنگتمام گذاشتند ولی این روزها خبر میرسد که انگلستان به شکلی بیسابقه با پدیده اسیدپاشی مواجه شده است. جایی که قاعدتاً پای مذهب در میان نیست.
شبکه خبری بیبیسی به تازگی از اسیدپاشیهای متعدد در انگلستان ابراز نگرانی کرده است. طبق گزارش این شبکه خبری، به دنبال پنج حمله اسیدپاشی در شرق لندن دو نوجوان بازداشت شدهاند. طبق گزارشها شب گذشته، دو مرد سوار بر موتور این حملهها را ظرف ۹۰ دقیقه در محله هکنی لندن انجام دادند.
بیبیسی میافزاید: این حملهها در حالی رخ داده که نگرانیها بابت افزایش بیسابقه اسیدپاشی در لندن، بیش از پیش شده است. دست کم پنج نفر در جریان آن مجروح شدند. یکی از قربانیان مردی ۳۲ ساله است که هنگام حمله سوار بر موتور بود و دو مرد دیگر سوار بر موتور کنارش توقف کردند و روی صورت او اسید پاشیدند. سپس یکی از عاملان حمله، سوار موتور او شد و رفت و دیگری هم با همان موتور فرار کرد. دو نوجوان ۱۵ و ۱۶ ساله به ظن دست داشتن در دزدی و حمله بازداشت شدهاند. به گفته شاهدان عینی قربانی، راننده حامل غذای یکی از رستورانهای محلی بوده است. آنها گفتند که صدای فریاد «ناشی از درد» او را شنیدند سپس سایر رانندههای حمل غذا برای کمک به سمت او شتافتند. پلیس گفته است که هنوز منتظر گزارش دقیق در مورد شدت جراحت این مرد است.
بیبیسی اعلام میکند که از ۲۰۱۰ تا کنون یعنی طی مدت کمتر از هفت سال بیش از ۱۸۰۰ مورد حمله با استفاده از مواد اسیدی گزارش شده است. بر اساس آمار پلیس لندن، تعداد جرائم استفاده از مواد اسیدی در سال گذشته ۴۵۸ مورد بوده که نسبت به ۲۰۱۵ با ۲۶۱ مورد، بیش از دو برابر شده است. کرسیدا دیک، رئیس پلیس لندن میگوید تعداد قربانیانی که مورد حمله با مواد اسیدی قرار گرفتهاند بسیار نگرانکننده است. خانم دیک در مصاحبه با شبکه رادیویی ال بیسی در لندن گفت که حملههای شب گذشته «کاملاً وحشیانه» بود. او گفت: «اسید منجر به زخمهای وحشتناکی میشود. ما فکر میکنیم که حملههای دیشب به یک رشته دزدی که همزمان رخ داد، مرتبط است.» او در ادامه گفت: «من دلم نمیخواهد همه فکر کنند که این نوع حملات همیشه در لندن اتفاق میافتد، واقعاً اینطور نیست، اما نگرانی ما از این است که تعداد آن رو به افزایش است.»
بزرگنمایی حوادث اصفهان
سه سال پیش برخی جریانهای رسانهای به طور مرموز به بهانه چند مورد اسیدپاشی در اصفهان کوشیدند اینطور به جامعه القا کنند که موضوع اسیدپاشی با تعصبات مذهبی ارتباط دارد. در همان سال رضا درمیشیان فیلمسازی که فیلم پیشین او با نام عصبانی نیستم به دلیل ارجاعات سیاسی وارونه درباره موضوع فتنه توقیف شده بود برای ساخت فیلمی با موضوع اسیدپاشی علاقه نشان داد.
نمایش فیلم او در جشنواره سی و پنجم فجر با انتقاد بخش عمدهای از کارشناسان به دلیل ضعف ساختار و محتوا مواجه شد. طنز تلخ ماجرا این بود که علی جنتی وزیر معزول و ناموفق ارشاد دولت یازدهم که دوره او با کلیدواژه ولنگاری فرهنگی عجین بود پس از تماشای فیلم لانتوری به اعتبار مطرح شدن موضوع قصاص آن را اثری قرآنی خواند. به مرور و با فروکش کردن جوسازی برخی رسانهها درباره اسیدپاشی و نیز هوشیاری دستگاههای اطلاعاتی اسیدپاشی اصفهان که توسط رسانههای مغرض با عنوان زنجیرهای یاد میشد به موضوعی فراموش شده تبدیل شد.
حیدر مصلحی، وزیر پیشین اطلاعات درباره جنجال اسیدپاشی در اصفهان گفته بود: عدهای از اسیدپاشی اصفهان، فضای سنگین رسانهای راهاندازی کردند که به طور دقیق طراحی شده بود و پشتصحنه آن هم سرویسهای جاسوسی هستند. بنده اطمینان دارم سازمان اطلاعات مخفی بریتانیا (امآی۶) پشت این موضوع است.
فیلم لانتوری نیز به دلیل ساختار آنارشیستی آن در فرم به اثری فراموش شده در سینمای ایران تبدیل شد. با وجود اینکه اگر داستان این فیلم که بخشی از آن از روی ماجرای واقعی سمیه الهام گرفته شده بود خوب پرداخت و کارگردانی میشد و با رویکردی دلسوزانه و بدون غرضورزی و فارغ از نگاه سیاسی به انجام میرسید میتوانست اثر اجتماعی خوبی در تاریخ سینمای ایران باشد اما این اتفاق نیفتاد هر چند برخی از کارشناسان و از جمله کارگردان مشهوری چون بیژنگ بیرنگ معتقد بودند به صرف چند حادثه نادر چون اسیدپاشی نباید چنین موضوعاتی، سوژه اصلی سینمای ایران قرار بگیرد.
حالا و در حالی که موضوع اسیدپاشی مدتهاست که به معضلی در پایتخت انگلستان تبدیل شده اما همچنان هیچ شرکت فیلمسازی یا کارگردانیای در انگلستان رغبتی برای ساخت فیلم با این موضوع نشان نداده است؛ سوژهای که احتمالاً ترجیح میدهند انحصار آن برای فیلمسازان جهان سوم محفوظ بماند.
ارسال نظر