جمعه ۴ مهر ۱۳۹۳ - ۱۰:۱۴

نقد شفاهی فیلم جدید تهمینه میلانی

سلطان محمدی: «آتش بس ۲» فیلمی مفرح و موفق در گیشه؛ اما ناکام در طرح یک نظریه روان‏شناسانه است!

آتش بس2

سینماپرس: حسین سلطان محمدی منتقد سینما گفت: فیلم «آتش بس ۲» در نقد تناقض‏ های رفتاری زوج ‏های جوان امروزی، روش یکدستی ندارد و از این جهت، درجای خودش قابل ارزیابی است. نشانه‏ گذاری این فیلم، از این منظر، تا اندازه ‏ای الصاقی و محک نخورده است.

حسین سلطان‏ محمدی ، منتقد سینما در گفتگو با خبرنگار سینماپرس در مورد فیلم سینمایی «آتش بس ۲» ساخته تهمینه میلانی اظهار داشت: بروز نظریه‏ های جدید در حوزه روابط انسانی، موجب شده است تا دست‏ اندرکاران عرصه سینمای ایران، به جست‏جوی این نگره ‏ها در داستان ‏های ایرانی بپردازند و تصاویری را برای نمایاندن به مخاطب، تدارک ببینند. این موضوع در فیلم جدید تهمینه میلانی با عنوان «آتش ‏بس ۲» به عیان دیده می ‏شود و کارگردان نیز در گفتاری رسانه‏ ای بر این موضوع صحه گذارده است. 

وی در ادامه افزود: نظریه «انتخاب» یا هر عنوان دیگری که برای این عناوین علمی گذارده شده است، قاعدتاً برای شکل گرفتن در قالب یک نظریه و انتشار در محافل عمومی، متکی به نشانه ‏هایی در حوزه اجتماعی است که آن را نشانه ‏شناسی کرده و با داده ‏های علمی محک زده و عرضه داشته است. اما همان ‏طور که به صورت ساده در همه ادوار زندگی بشر گفته می ‏شود، هر پیشرفت علمی بر یافته ‏ها و تجربیات قبلی استوار است و با ارزیابی گذشته، در شرایط جدید، امکان بروز و ظهور در محافل علمی را می‏ یابد. بیان هر نگره جدید به مفهوم نفی گذشته نیست.

عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی  تصریح کرد: در نگره مورد نظر کارگردان، از فروید نام برده شده است، بنابراین از دستاوردهای اندیشه ‏ای شخصیتی صاحب نظر در روان‏شناسی، برای طرحی جدید یا پازلی جدید برای اجتماع امروزی بهره گرفته شده است. از سویی، محیط نشانه ‏شناسانه هر نظریه، از جمله نظریه «انتخاب»، در اجتماع متنوع و متلون انسانی، نمی‏ تواند مرجعی برای همه جوامع با باورها و اعتقادات گوناگون شود. حوزه علوم انسانی نیازمند روش اثباتی دیگری به جز ثبت اندیشه در کتاب و سپس استفاده از آن در جامعه میزبان دیگر است. به سخن ساده‏ تر، فروید یا صاحب فرضیه «انتخاب»، در محیطی متفاوت، دریافت ‏های دیگری خواهند داشت.

این منتقد و روزنامه نگار در ادامه افزود: با این مقدمه، به فیلم سینمایی «آتش ‏بس ۲» می‏ رسیم که همانند نمونه شماره یک خود، زوجی جوان را در بستر تحولات انسانی و خانوادگی امروزی، به چالش کشیده و از این جهت تجربه تصویری تازه‏ای برای تماشاگر ایجاد کرده است.

وی ادامه داد: هوشمندی فیلمنامه ‏نویس یا همان کارگردان، یعنی تهمینه میلانی در این است که توانسته برای آنچه در باور خود نسبت به نظریه مورد نظر یافته، تصاویری تا حدامکان منطقی ایجاد کند. منطق از جهت آنچه برای زوج‏های جوان مفهوم است. وگرنه می ‏توان در ارزیابی گفتارهایی که در فیلم استفاده شده، ایرادهایی را بیان داشت.

سلطان محمدی یادآور شد: برای نمونه، تصور می‏ شود که فیلم به نقد دیدگاه ‏های گذشته می ‏پردازد و حاکمیت یا فرماندهی مرد در خانواده را زیر سؤال می ‏برد، اما در بعضی صحنه‏ ها به نکاتی متوجه شده که از همان نگاهی برداشت شده که مرد را حاکم  و مدیر خانواده می ‏داند. مواردی چون پول زن از کار خودش و حاصل دسترنج خودش برای خود اوست و می‏ تواند در خانه به کار نیندازد و مرد از این جهت حق پرسش ندارد، برآمده از همان نظام خانوادگی گذشته یا سبک زندگی اسلامی است.

وی ادامه داد:  نمی ‏توان – همان‏گونه که در فیلم آمده است – از مرد برای فرمانده دانستن خود در خانه انتقاد کرد و اصطلاحاً او را به شریک کردن همسر در زندگی فراخواند و از سوی دیگر گفت که زن می‏ تواند برای خود باشد و فردی به زندگی نگاه کند. این یک نمونه ساده از تنوع دیدگاه ‏هایی است که در این فیلم قابل شمارش و ارزیابی است. البته انتقاد از بعضی رفتارهای مرد خوب است اما نه با بیان اینکه مثل گذشتگان فکر می‏ کنی، که در موارد قابل توجهی در فیلم وجود دارد.

وی در ادامه افزود: آیا نشانه ‏شناسی یک نظریه جدید، بدین گونه، در سینما میسر است؟ بدیهی است که در اینجا چنین نشده و فیلم در نقد تناقض ‏های رفتاری زوج ‏های جوان امروزی، روش یکدستی ندارد و از این جهت، درجای خودش قابل ارزیابی است. نشانه ‏گذاری فیلم «آتش ‏بس ۲»، از این منظر، تا اندازه‏ ای الصاقی و محک نخورده است.

حسین سلطان محمدی در این گفتگو خاطرنشان کرد: بسیاری از بخش‏ های فیلم، برای بینندگان جوان و زوج ‏های امروزی، آشنا و مفهوم است و پازل داستانی فیلمنامه‏ نویس، زمینه پذیرش خوبی در میان مخاطبان یافته است. شاید هم بعد از فیلم، آن را در ذهن خود و در زندگی خود محک بزنند و تا اندازه ‏ای با خود خلوت کنند، اما فراتر از یک داستان مفرح که بازیگرانی توانا در بیان دیالوگ‏ های تند و سریع و رفت و برگشتی، آن را ایفا کرده ‏اند، چیزی دریافت نمی ‏کند و نباید هم بکند.

وی گفت: مخاطب تنها باید با شرایط زیستی خودش، که نسبت به شرایط قهرمانان فیلم بخصوص از نظر رفاه اقتصادی تفاوت دارد، آن را بسنجد و چون بستر اقتصادی روایت در سطح مخاطب امروزی فیلم، خیلی بستر شایع و رایجی نیست، بنابراین اثرگذاری فیلمنامه‏ نویس بر مخاطب یا نشانه ‏یابی او، بنیان محکمی نخواهد یافت زیرا این تماشاگر متلون از جهت زیست اجتماعی، آن را جدی نمی‏ گیرد. او تنها تلاش می ‏کند در هر شرایطی حتی با سهیم کردن دستمزد خود در مدیریت زندگی، خانواده را حفظ کند.

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.