دوشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۲:۵۳

نقدی بر عملکرد مهمترین مرکز تولید انیمیشن

مرکز فرهنگی هنری صبا و آثاری نه چندان قابل قبول در جشنواره پویانمایی تهران؛ چرا؟!

مرکز صبا

سینما پرس: صابر اله دادیان/ چرا انیمیشن های صبا خسته کننده، بی رمق و ملال آورند؛ در مقام بیننده فیلم انیمیشن، شما ابتدایی ترین چیزی که از فیلم انتظار دارید این است که به شما و شعور هنری تان احترام گذاشته شود و این شاید اولین قانونی است که در تمام تولیدات صبا زیرپا گذاشته می شود. چراکه فیلم از همه چیز برای مخاطبش کم می گذارد

مرکز فرهنگی هنری صبا در کنار کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان از قدیمی ترین و باسابقه ترین مراکز فرهنگی تولید فیلم های انیمیشن در ایران هستند که می توان آغاز کار آن ها را در دهه شصت جستجو کرد. زمانی که فیلمسازان و تحصیل کرده های رشته انیمیشن در کشور شاید از انگشتان دو دست تجاوز نمی کردند. در آن زمان واحد انیمیشن شبکه دو سیما در تغییرات مدیریتی و استراتژیک فرهنگی، به نوعی به مرکز صبا تبدیل شد تا هم در زمینه تولید فیلم های انیمیشن بتواند به طور جدی تر فعالیت کند و هم بخشی از آن به امر مهم آموزش نسل جوان و فیلمسازان انیمیشن اختصاص یابد، اما از آن زمان تا به الان در حدود ۳ دهه گذشته است و می توان در این مدت زمان نسبتا طولانی ردپاهای مدیریتی متفاوت و متعددی را در صبا دنبال کرد که هر کدام فراز و نشیب فرهنگی، هنری و اقتصادی مختلفی را برای این مرکز مهم تولید انیمیشن در کشور رقم زده اند.

با این مقدمه به سراغ حضور این مرکز قدیمی در آخرین رویداد مهم هنر انیمیشن در تهران می رویم که در آخرین روزهای سال ۹۳ در مرکز کانون پرورش فکری برپا شد. مرکز فرهنگی هنری صبا با بیش از ۵ فیلم کوتاه و نیمه بلند از جمله: یاور و دوستان ، نادان ، تاریخ از این ور( فردوسی) در این دوره از جشنواره حضور داشته است که به جرأت می توان گفت تنها کمتر از ۳ اثر در میان آن ها آثار قابل قبولی  به حساب می آمدند!

اما چرا یکی از باسابقه ترین استودیوهای انیمیشن، با پشتوانه سازمان عریض و طویلی مانند صدا و سیما، و با در اختیار داشتن بیشترین و مجهزترین امکانات انیمیشنی کلاسیک و روز دنیا، باید از ضعیف ترین آثار جشنواره را بر روی پرده نمایش ببرد! اینجا جایی است که باید به طور تخصصی وارد حوزه آسیب شناسی شد و با بررسی دقیق و جزء به جزء تاریخ صبا و دوره های مدیریتی مختلف ، آن را به چالش کشید و مورد بررسی دقیق قرار داد که  این مقوله در این یادداشت نمی گنجد و مجالی دیگر را می طلبد.

لازم است که بدانیم که این تنها دوره ای نیست که ضعیف ترین آثار جشنواره در آن به این مرکز مهم فرهنگی و هنری اختصاص دارد و چندین دوره قبل نیز حاضران در جشنواره آمادگی داشتند تا با کارهای نه چندان قوی و خسته کننده مرکز صبا روبرو شوند.

اما نکته ای که قابل تأمل است این است که در این دوره از جشنواره، تعداد آثار و کیفیت آن ها هردو با هم به سطح بسیار پایینی نزول کرده است. در حین اکران فیلم، که به دلیل تولید تلویزیونی آن ها معمولا از زمان های بالای ده دقیقه ابرخوردار بودند، که در میان دیگر آثار طولانی به حساب می آید، می توانستید شاهد ترک کردن سالن توسط تماشاگران به طور چشمگیری باشید؛ و بدتر از آن  حضور استادان و تولیدکنندگان حرفه ای و باسابقه انیمیشن در میان جمع معترضین بود. افردا و هنرمندانی که سابقا در همان مرکز یا تولید کننده فیلم بوده اند و یا از عوامل اصلی آن به حساب می آمده اند و یا حتی بعضا مدیریتی در بخش های مختلف داشته اند.

اما چرا انیمیشن های صبا خسته کننده، بی رمق و ملال آورند؛ در مقام بیننده فیلم انیمیشن، شما ابتدایی ترین چیزی که از فیلم انتظار دارید این است که به شما و شعور هنری تان احترام گذاشته شود و این شاید اولین قانونی است که در تمام تولیدات صبا زیرپا گذاشته می شود. چراکه فیلم از همه چیز برای مخاطبش کم می گذارد، اول از همه فیلم نامه. فیلم نامه ای که نه دارای ایده است، نه تعلیق، نه فکر و نه ابداعی نو و نه حرفی تازه و یا کهن که دارای ارزش دراماتیک و یا حداقل مخاطب پسند باشد.

شاید  بدون اغراق بتوان گفت که بیشتر کسانی که در حوزه انیمیشن و فیلمنامه انیمیشن، اقدام به نوشتن و انتشار کتاب در این حوزه کرده اند، یا  دوره ای در صبا به تولید فیلم مشغول بوده اند و یا از مدرسانی بوده اند که در دوره های آموزشی آن مرکز تدریس داشته اند. پس چرا باید تمام تولیدات این مرکز از بیماری نبود فیلمنامه خوب انیمیشن رنج ببرند، حال آنکه همه چیز برای صبا فراهم است تا تولیداتی خوب و به یاد ماندنی حداقل مانند ده و یا پانزده سال پیشش داشته باشد.

بعد از فیلمنامه که اصلی ترین مشکل انیمیشن های صبا است و آن ها را بیشتر به نمایش رادیویی تبدیل کرده است تا به انیمیشن، باید به سراغ موارد تخصصی دیگر رفت که ذیل کارگردانی و تولید قرار می گیرند. مواردی مانند شخصیت پردازی های بد فرم و بدون اصول، تلفیق بی هدف و نادرست سبک های مختلف در انیمه دو بعدی و سه بعدی، چه در شخصیت ها و چه در بک گراندها که مشخصا به خاطر فرار از زحمت و تلاش برای کیفیت خوب و پایین آوردن هزینه تولید است.

همچنین مهم ترین ضعف این تولیدات سطح پایین، طریقه انیمه کردن و حرکت دادن شخصیت ها است. شاید بتوان گفت در این زمینه مرکز صبا دست استودیوهای قدیمی ژاپنی را نیز در استفاده از حرکت های تکراری و کم کردن فریم های میانی برای تولید بیشتر، از پشت بسته است. صرفه جویی که نه تنها هدف مند و در راستای تولید و سبک و سیاق فیلم نیست بلکه به شدت فیلم را ضعیف، بد شکل و غیر استاندارد می کند. تا جایی که استادان دانشگاه، اصول انیمه درست را دقیقا در ضدیت با برخی تولیدات صبا عنوان می کنند!

حرکت که از مهم ترین اصول بنیادی انیمیشن است، شاید آخرین چیزی است که از سوی انیماتورها و در رأس آن ها کارگردان در فیلم رعایت می شود. در بسیاری از موارد تصاویر فیکش شده و این تنها هنر گوینده شخصیت است که با مضحکه و صداهای خنده دار مخاطب را پای تصویر ثابت روی پرده و یا تلویزیون می نشاند. در حالی که حرکت جزء جدانشدنی انیمیشن در همه موارد و سبک های آن است و در هر ترجمه و اسمی برای انیمیشن برای فهماندن معنای این هنر بکار می رود، خواه پویا نمایی باشد خواه جان بخشی و یا انیمه و موشن!

اما می توان در مورد بک گراند و رنگ پردازی ها نیز به طور جداگانه به بررسی موارد متعدد در فیلم ها اشاره کرد. اما در همین حد کافی است تا اشاره کنیم استفاده از رنگ ها تنها و تنها به صرف اینکه مخاطب انیمیشن احتمالا تنها کودکان هستند، از تند ترین رنگ ها و خام ترین رنگهای کامپیوتری استفاده می شود که شاید هیچ مابه ازایی در طبیعت ندارند و تنها برای استفاده کاربران در نرم افزارهای ابتدایی مانند پینت طراحی شده اند. هنر رنگ پردازی، روان شناسی رنگ، ترکیب و هارمونی رنگ از مواردی است که شاید دانشجو انیمیشن آن ها را در دانشگاه ها برای استفاده در تولید فیلم انیمیشن بیاموزد، اما عملا از آن ها هیچ استفاده ای در تولیدات انیمیشن صبا نخواهد برد.

در انتها باید اذعان داشت که شاید این یادداشت انتقادی،  لحنی تند به سوی فیلم ها و حضور یکی از مهم ترین و بزرگ ترین مراکز حال حاضر تولید انیمیشن در کشور نشانه رفته است، اما باید بدانیم که نقد صریح یکی ازاعضای خانواده انیمیشن که در نقش پدر و یا پدربزرگ برای نسل جوان انیمیشن کشور مطرح است، کار آسان و خوشایندی نیست. اما باید گفت و نقد کرد تا مدیرانی که شاید نه پیش از دوران مدیریتی خود و نه بعد از آن و نه در طول مدیریتشان در یکی از مهم ترین استدیوهای انیمیشنی کشور، حتی یک فریم هم تولید نکرده اند، بدانند که این سرمایه بزرگ و این دست آورد ملی که طی سالیان سال از سوی سازمان صدا و سیما پروار شده است و از اساتید گوناگون و تکرار نشدنی همچون استادان اسفندیار احمدیه، هرمز حقیقی و ... استفاده کرده تا دنیایی از تجربه ها را در دل خود پنهان بدارد، از مهم ترین بخش های بیت المال در مسائل فرهنگی و هنری کشور است که باید پویای نسل نو و اندیشمند و هنرمند در این عرصه باشد، نه این که به تیر گزنده ای تبدیل شود تا بسیاری از استعدادها و نخبه های هنر انیمیشن را از خود و کشور فراری دهد و یا مثال زنجیری عمل کند که به پای افراد هنرمند ولی ساده  بیافتد که عمر هنری و معنوی خود را با تولیداتی اجباری و ضعیف که از درد بی تدبیری تولید می شوند، هدر دهد.

 

 

 

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.