سه‌شنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۲:۰۲

یادداشتی بر یک انیمیشن سینمایی

«بره ناقلا»؛ نقدی بر مدگرایی و تشویق مخاطب به انسجام و آرامش

انیمیشن بره ناقلا

سینماپرس: صابر اله دادیان/فیلمساز با قرار دادن شخصیت های اصلی داستانش که یک مزرعه دار روستایی و یک گوسفند است در دل شهری شلوغ، گویا درصدد برقرار کردن توازنی از اصالت و مدرنیه شهری در کنار هم است و در این بین به انحطاط کشیده شدن اصالت و غرق شدن در روزمرگی و به روز بودن شهری را طرح می کند.

 

ماجراهای« شوان شیپ» که با نام بره ناقلا در کشورمان شناخته می شود، سرانجام، نسخه سینمایی اش امسال بر روی پرده نقره ای سینماهای جهان قرار گرفت و توانست مخاطبان بسیاری را به سینما بکشاند. این فیلم سینمایی تولید شرکت « آردمن انیمیشن» است، که پیش از این نیز آثار موفقی همچون« والاس و گرومیت» و «فرار مرغی»و « نفرین خرگوش نما» را تولید کرده است و در لیست افتخارات خود، چند بار نامزی و کسب جایزه های معتبر جهانی از جمله اسکار بهترین انیمیشن سال را داراست. با نگاهی به این انیمیشن نام آشنا سعی می کنیم تا وجوه مختلف آن را نقد و بررسی کنیم.

درام در سکوت ۹۰ دقیقه ای

داستان شوان شیپ مانند قسمت های سریالی آن در مزرعه آغاز می شود و شخصیت های آشنای فیلم که همان سگ مزرعه، مزرعه دار و گوسفندان هستند آغازگر ماجرا هستند، اما پس از چند دقیقه نخست، داستان به واسطه سفر اتفاقی و ناخواسته مزرعه دار، به شهر می رود و تا دقایق پایانی نیز در شهر ادامه می یابد. از جمله تفاوت های مهمی که داستان شوان شیپ در اثر سینمایی اش با نسخه سریالی آن دارد حضور شخصیت های جدید و متفاوت در فیلم است و همچنین روایت داستان در فضای شهری که امکانات بصری و داستانی متعددی را برای فیلم به همراه می آورد.

در طول ۹۰ دقیقه درام شوان شیپ، شخصیت ها مانند همیشه در سکوت کارهای خود را انجام می دهند و حتی انسان ها نیز با حرکات اشاره دست و سر منظور خود را می رسانند. با این حال بیننده به خاطر تنوع در کنش و تغییر مداوم محیط و ماجرا احساس خستگی و یا گنگی نمی کند و می تواند داستان سر راست فیلم را دنبال کند.

استاپ موشن و سختی کار

یکی از جذاب ترین و در عین حال مشکل ترین تکنیک های حال حاضر انیمیشن، تکنیک استاپ موشن عروسکی است. در این تکنیک عروسک های مفصلی و یا خمیری به صورت تک فریم پویانمایی می شوند و در ازای هر ثانیه ۲۴ مرتبه کاراکتر حرکت می کند و تصویر آن ثبت می شود. از این لحاظ فیلم سینمایی شوان شیپ با تعداد زیاد کاراکترهای خود و همچنین لوکیشن و دکورهای متعددش در فضای شهری و روستایی کار بسیار سختی را پشت سر گذاشته است. هماهنگی سرعت و تایمینگ کاراکترها در کنار هم و تسلط بر روی نوع حرکت هر کاراکتر از جمله مشخصه های این فیلم پر زحمت است. اما در مقام مقایسه شاید بتوان گفت که نسخه سینمایی شوان شیپ از لحاظ تکنیکی کمی پالیین تر از سریال آن قرار می گیرد و دلیل آن نیز تعداد زیاد کاراکترها در طول فیلم است و عدم تمرکز و دقت فیلمساز و انیماتور بر روی شخصیت های فرعی فیلم. در مجموع شوان شیپ از آثار پیشین شرکت آردمن انیمیشن نیز پایین تر قرار می گیرد و بعید است بتواند موفقیت« نفرین خرگوش نما» و «والاس و گرومیت، یک روز در بیرون» را در آکادمی اسکار امسال تکرار کند.

داستانی خلاق در نقد مُد!

داستان شوان شیپ نه آنقدرها پیچیده است که آن را جذاب جلوه دهد و نه آنقدرها عجیب و غیر عادی است که مانند نفرین خرگوش نما متفاوت باشد! شوان شیپ داستان مزرعه دار است که به صورت اتفاقی سر از شهر شلوغ لندن در می آورد و در آنجا بر اثر ضربه ای که به سرش وارد می شود حافظه خود را از دست می دهد. مزرعه دار که تمام عمر خود را در مزرعه و در میان گله گوسفندان مورد علاقه اش سپری کرده تنها نشانه و عدت هایی از زندگی گذشته خود را در ذهن دارد، همین پیش زمینه باعث به وجود آمدن موقعیت خلاقه ای در داستان می شود که صحنه های بسیار فانتزی و بامزه ای را در داستان ایجاد می کند. مزرعه دار با رفتن به یک آرایشگاه مد، موهای بهم ریخته یک مدل معروف را به زور همانند چیدن پشم گوسفندان کوتاه می کند! حاصل کار بر خلاف انتظار چیزی است که مدل معروف آن را بسیار می پسندد و آن را به عنوان یک مد جدید معرفی می کند. بر همین اساس مزرعه دار در مدت کوتاهی از یک مزرعه دار گوسفند چران به یک آرایشگر موفق و صاحب سبک مد تبدیل می شود.

ایده ای که در آن به شکل سرگرم کننده و آموزنده ای پدیده مُد را در معرض نقد قرار داده و مفهوم و فلسفه پوچ آن را به سخره می گیرد.

لباس های خانگی و روپوشی که از بیمارستان بر تن مزرعه دار مانده، الگویی برای پوشش طرفداران او می شود و حتی لکه ای که بر اثر ریختن غذا بر پیراهن او به وجود آمده نمادی برای معرفی مدل او می شود. صف طولانی که از مردم و طرفداران مد مقابل آرایشگاه به وجود می آید، فرو رفتن جامعه مدرن شهری خصوصا شهری شلوغ  و به روز مانند لندن را در گرداب مد و به روز گرایی نشان می دهد و عادت هایی سطحی، که زندگی را به تقلیدی نازل از مدل هایی بی پشتوانه فرهنگی و تربیتی بدل کرده به نقد می کشد تا در کنار داستانی سرگرم کننده و فانتزی، مخاطب فیلم متوجه رفتارهای کورکورانه خود و اطرافیانش شده و سعی در رفع آن ها کند.

لندن شهر مد

نقد نیک پارک، فیلمساز مطرح برنده اسکار به مقوله مدگرایی در انیمیشن شوان شیپ، در حالی صورت می گیرد که لندن به عنوان یکی از شهرهای پیشرو در زمینه مد گرایی در جهان مطرح است و هر ساله جشنواره های متعددی را در این زمینه برگزار می کند.

فیلمساز با قرار دادن شخصیت های اصلی داستانش که یک مزرعه دار روستایی و یک گوسفند است در دل شهری شلوغ، گویا درصدد برقرار کردن توازنی از اصالت و مدرنیه شهری در کنار هم است و در این بین به انحطاط کشیده شدن اصالت و غرق شدن در روزمرگی و به روز بودن شهری را طرح می کند. چالشی که شهرهای بزرگ اروپا و آمریکا و حتی آسیایی را در بر گرفته است. تقلید کورکورانه و بی هدف و بدون پشتوانه فکری و منطقی همچون آفتی دامن گیر مردم جوامع شهری شده است.

اما شاید بتوان نقدی را نیز بر این رویکرد انتقادی وارد دانست. اینکه فیلمساز با اینکه شجاعت طرح موضوعی مهم و پر طرفدار را در فیلمی پر طرفدار و عامه پسند داشته است، اما نتوانسته با پرداخت درست اجتماعی و رویکرد فرهنگی ایجابی، راه حل و یا پیشنهادهایی اجرایی را برای جامعه خودش و جوامع جهانی ارائه دهد و صرفا با شوخی هایی نقدگونه و طنزی گزنده به موضوع مد گرایی شهری طعنه زده است.

اصالت فراموش شده

شاید بتوان با تحلیلی استعاری، از دست دادن حافظه شخصیت مزرعه دار را در شهر و در پی آن گرویدن به صنف آرایشگران مد و پیدا کردن طرفدار در میان آن ها را کدهایی از سوی فیلمساز دانست که مدگرایی و آفت همه گیر آن را در پی فراموشی اصالت ها و حافظه تاریخی جامعه و مردم آن می داند. بازگشت حافظه شخصیت مزرعه دار و همچنین بازگشت او به مزرعه اش و نجاتش توسط حیوانات مزرعه نیز احتمالا پیشنهاد ایجابی فیلمساز برای جامعه ای است که اصالت و حقیقت زندگی را در زرق و برق زندگی شهری گم کرده اند. با بازگشت مزرعه دار به مزرعه اش، همه چیز رنگ و بویی بهتر دارد و گویی هر شخصیت گمشده خود را پیدا کرده است. این انسجام در پایان بندی برای شخصیت ها در حقیقت بعد از سفر همگی آن ها به شهر و تجدد شهری است. آرامش و انسجامی که نه در سنت گرایی صرف، بلکه با عبور از تجدد گرایی و مدرنیته به دست می آید و برای جامعه بشری ماندگار است. شوان شیپ، سگ گله و مزرعه دار دنیای شهری را با همه زرق و برق و زیبایی ها و پیچیدگی ها و خطراتش تجربه کرده و از پس آن آرامش زندگی را در همان مزرعه کوچک خود منتهی با شکل و شمایلی دیگر بدست می آورند.

 

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.