سه‌شنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۰:۵۶

نگاهی به یک اثر ۲۰۱۵ آمریکایی

انیمیشن«درون»؛ تلاشی برای دوری از خرد و فراموشی تفکر در کودکان

انیمیشن درون

سینماپرس: صابر اله دادیان/ مادامی که خرد، عقل و حکمت که ریشه تمام اعمال بشر است مورد قضاوت و بررسی قرار نگیرد، مخاطب نا آگاه خود را آزاد می بیند که هر الگویی را که خواست برای رفتار خود انتخاب کرده و از دست زدن به هر عملی چه قبح انگیز و چه با شقاوت ابایی نداشته باشد.

انیمیشن (درون)inside out  ، محصول سال ۲۰۱۵ آمریکا و حاصل آخرین همکاری استودیوهای پیکسار و دیزنی است. این انیمیشن که هم اکنون بر پرده سینماهای جهان اکران خود را سپری می کند موضوع خانواده، تعاون و همدلی و در کل سبک زندگی را با فرمی جدید و گیرا مطرح می کند اما در بررسی این انیمیشن می توان به موادی اشاره کرد که با حکمت اسلامی مغایرت دارد و ریشه اش به فلسفه غرب و بعضا روانشناسانی چون فروید می رسد.

رایلی تنها فرزند خانواده  است که پدر و مادری بسیار مهربان و دلسوز دارد اما شاید بتوان شخصیت اصلی داستان را موجوداتی خیالی دانست که در مرکز فرماندهی یعنی مغز رایلی زندگی می کنند و کنترل همه احساسات و تفکرات و تصمیم گیری های او را در دست دارند. احساساتی چون شادی، غم، ترس و نفرت شخصیت هایی هستند که مجموع همکاری ، تضادها و مخالفت های آن ها در نهایت منجر به تصمیم گیری ها و رفتارهای رایلی می شود.

شخصیت شادی که در حقیقت منبع تمام احساسات خوب و فرح بخش در رایلی است بیش از بقیه مرکز توجه است و سعی دارد برای شاد زیستن رایلی و دوری او از افسردگی و ناراحتی، سکان هدایت او را در دست بگیرد. اما زیاده روی و خود پسندی او در گزینش رفتارها و احساسات رایلی در نهایت کار او را به افسردگی و سرانجام طغیان می کشاند. تا جایی که رایلی دوست داشتنی به دختری سرکش و بدخلق تبدیل شده و با دوری از خانواده اش تصمیم می گیرد آن ها را و محل زندگی جدیدشان را ترک کند تا به زندگی پیشینش با همه خاطرات خوشش بازگردد. تصمیمی که شخصیت های درون ذهن او را با چالشی جدی روبرو می کند. در همین حال شادی و غم که در پی اختلافاتی با یکدیگر درون ذهن رایلی گم شده اند برای رساندن خود به مرکز فرماندهی در حال تلاش هستند.

از همان ابتدا چیزی که درمباحث این انیمیشن کنار گذاشته می شود و نه تنها در فیلمنامه بلکه  تفکر سازنده فیلم هیچ نقشی ندارد، موضوع تفکر و تعقل است. مبنایی که به عنوان اولین اصل در تصمیم گیری و رفتار بشر پذیرفته شده است. اصلی که چه در فلسفه یونان قدیم و چه فلسفه اسلامی مورد تأیید فلاسفه و بزرگان حکمت هم قرار گرفته است.

 با چشم باز کردن رایلی در این جهان، اولین حسی که به طور غریزی در او به وجود می آید و شروع به فعالیت می کند شادی است و بلافاصله پس از ذخیره شدن اولین خاطره، یعنی دیدن چهره و تبسم مادر و پدر، غم به سراغ رایلی خردسال می آید. اما این روند با ادامه پیدا کردن زندگی رایلی و بزرگ شدن او تغییر نمی کند و تنها به احساسات دیگر او اضافه شده و میزان فعالیت آن هاست که در نحوه زندگی و رفتارهای او تأثیر دارد.

در حقیقت عقل بشری که منشأ تفکرات و رفتارهای ماست در این انیمیشن به نام مرکز فرماندهی قلمداد شده و در تصرف احساسات صرف است. احساساتی که بی هیچ تعقل و تنها به صورت غریزی به وظایف خود عمل می کنند. احساس شادی که عقیده دارد زندگی رایلی باید سرشار از خوشی و شادی باشد با دور نگه داشتن و محدود کردن غم سعی دارد از ناراحتی و دلمردگی رایلی جلوگیری کند. در حالی که با حضور غم، گویی بارقه ای از تفکر و تأمل در رایلی شکل می گیرد و آنچه در فیلم به عنوان اندیشیدن به گذشته و مرور خاطرات مطرح می شود با اندیشه به خاطرات گذشته است که به دست می آید. گویی  مفهوم نوستالژی و غم گذشته برای فیلمساز منبع تفکرات کنونی و آنی بشر است.

شخصیت شادی در ذهن مشوش و مستأصل رایلی گم می شود و در آنجا با سرزمین هایی روبرو می شود که در آن ها فعالیت هایی مانند خواب دیدن، آرزو کردن، رویا دیدن و ... ممکن می شوند. در این سفر درونی شادی با حقایقی روبرو می شود که در نهایت می تواند مشکل رایلی را حل کرده و او را از تصمیم اشتباهی که گرفته است بازدارد.

تأکیدی که فیلم بر روی خاطرات و گذشته دارد این تفکر را در مخاطبش ایجاد می کند که گویی انسان در گذشته خود زندگی می کند و هیچ گاه رفتار و اعمال او در گذشته از بین نمی رود و جایی در ذهن و روح او ذخیره می شود. البته این تفکر تا حدودی به تفکرات دینی نیز نزدیک است و از ذخیره شدن اعمال و رفتار ما و همچنین تصویر شدن همه آن ها از نیک و بد مقابل چشمانمان، آن گونه که همه اعمال رایلی در گوی هایی نمایان می شود حکایت از قرابت مفاهیمی مسیحی دارد که در برخی فیلمنامه های هالیوودی دیده می شود اما مفهومی که باید پیش از هر چیز در مبانی دینی به آن پرداخت و از اهمیت خاصی برخوردار است مفهوم خرد و اندیشه است و در مبحث اصالت زمان، حال به معنای اکنون و آنِ بشر است. مفهومی که تمام خاطرات نیز از آن معنا پیدا می کنند و ریشه در فعلیت زمان دارند. اما در این انیمیشن همه چیز دستخوش زمان از دست رفته و نوستالژی غمباری می شود که با سپری شدن زمان و بیشتر شدن سن رایلی همه آن ها به گودال فراموشی سپرده می شوند و دیگر هیچ اثری از آن ها در رایلی و ذهنش دیده نمی شود.

آنچه در واکاوی شخصیت پردازی شخصیت های فیلم دیده می شود ریشه تفکرات و تصمیم گیری های احساساتی است که خود مبنی بر تصمیمی عقلانی و متفکر صورت می پذیرند. به طور مشخص تر اگر شادی از مرور خاطرات گذشته و دیدن برخی رفتارها و اشتباهات خود پی به مشکل می برد و حتی پشیمان می شود، غمگین می شود، تصمیم می گیرد و عمل می کند بر پایه چه تفکری این کار را انجام می دهد. آیا منشأ ذهن احساسات بشر غریزه است یا تفکر؟

مقصود این است که اگر احساسات صرف انسان همانند شادی ، غم و ترس و ... تنها بر اساس غریزه خود و حسی که منتقل می کنند ریشه تمام اعمال بشر را در دست گرفته اند، پس تفاوت انسان متفکر با حیوان در چیست؟ و همچنین تفاوت انسان ها در میان هم نیز مبنی بر چه چیز شکل می گیرد و رفتارهای نیک، شقاوت، حسد و در کل رفتارهای نفسانی و در مقابلشان روحانی چگونه رشد می پذیرند و چگونه باید هوای نفس را در مقابل فوران این احساسات غریزی مهار کرد؟

این ها همه موضوعاتی است که در طرح فیلمنامه این انیمیشن با آن ها به تضاد و مشکل بر خواهیم خورد و ریشه آن ها را جز در داروینیسم، روانشناسی فروید و اومانیسم غربی نمی توان یافت. الگوهایی که نه تنها می تواند از طریق درام بر کودکان ما تأثیر مستقیم بگذارد بلکه تأثیر بسیاری بر روی تصمیم گیری های آنان و انتخاب آن ها برای سبک زندگی و شیوه های رفتاری و گفتاری نیز خواهد داشت.

مادامی که خرد، عقل و حکمت که ریشه تمام اعمال بشر است مورد قضاوت و بررسی  قرار نگیرد، مخاطب نا آگاه خود را آزاد می بیند که هر الگویی را که خواست برای رفتار خود انتخاب کرده و از دست زدن به هر عملی چه قبح انگیز و چه با شقاوت ابایی نداشته باشد و در نهایت خود را که همان خرد هر فرد است مقصر آن عمل نخواهد دانست.

در نهایت باید اینطور قلمداد کرد که جریان فکری که در این انیمیشن جاری است و گروه فیلمسازی سعی در القای مستقیم مفاهیم در ناخودآگاه و خودآگاه آن به مخاطب کودک و نوجوان خود دارند، دوری از خرد، فراموشی تفکر و تأمل پیش از هر عملی، دوری از مفاهیمی چون صبر، ندامت، توبه و ... است و مروج  تلاش برای دست یابی به سرخوشی است که می توان آن را مابه ازای شادی در سبک زندگی غربی دانست. 

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.