شنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۴ - ۱۲:۲۵

به بهانه بازپخش از شبکه پویا

«داستان اسباب بازی ۱»؛ تمجیدنامه‌ای از شخصیت‌های مشهور تاریخ هالیوود

داستان اسباب بازی۱

سینما پرس: صابر اله دادیان/ داستان اسباب بازی با شخصیت پردازی در کاراکترهای خود در حقیقت یک تمجیدنامه از کاراکترهای مشهور سینمای هالیوود در طول تاریخ و در ژانرهای گوناگون نیز به حساب می آید

فیلم سینمایی انیمیشن« داستان اسباب بازی۱» که پخش آن به تازگی از شبکه پویا صورت گرفته، از چند جهت یکی از مهم ترین انیمیشن های طول تاریخ انیمیشن به حساب می آید و همچنین آغاز کننده یک جریان جدید در مسیر پیشرفت تولید انیمیشن با تکنولوژی جدید محسوب می شود. لذا به بهانه پخش این انیمیشن از سیما نگاهی تکنیکی و محتوایی به آن می اندازیم تا بیشتر با آن آشنا شویم.

داستان اسباب بازی ماجرای زندگی حقیقی چند اسباب بازی است که به دور از چشمان صاحبشان که یک پسر بچه به نام «اندی» است حیاتی واقعی، مانند انسان ها دارند. این اسباب بازی های کوچک و بزرگ و متفاوت از هم که تعلق خاطر بسیاری هم به صاحب خود یعنی اندی دارند، در مراسم جشن تولد اندی چشم انتظار اسباب بازی های جدیدی هستند که قرار است به خانواده آن ها بپیوندند.

در این میان «وودی» که یک کلانتر با لباس های چرمی است، رهبری گروه اسباب بازی ها را بر عهده دارد چراکه محبوب ترین اسباب بازی برای اندی است، در آخرین دقایق تولد با هدیه ای از سوی یکی از اقوام، وودی وارد مرحله جدیدی از زندگی خود می شود، چراکه حالا یک رقیب سرسخت پیدا کرده است، «باز لکتر» که یک آدمک فضایی با بال های پرنده است با تکنولوژی مدرنی که دارد نظر همه اسباب بازی ها و حتی وودی را به خود جلب می کند.

مابقی داستان نیز در کشاکش این دو شخصیت است و داستان رهایی آن دو از دردسرهای پیش رویشان به شیوه های گوناگون.

داستان به شیوه نبوغ آسایی خلاقه است و از المان های تصویری و همچنین طنزهای تصویری و کلامی استفاده کرده که از شیوه معمول کمپانی های بزرگ انیمیشن سازی غرب، همچون دیزنی متفاوت است.

داستان اسباب بازی را می توان در چند مورد مهم در تاریخ انیمیشن های سینمایی اولین دانست. اولین انیمیشن تمام سه بعدی تاریخ است و همچنین اولین تولید مهم سینمایی شرکت پیکسار به مدیریت جان لستر که کارگردانی تمام مجموعه قسمت های این انیمیشن سه گانه را نیز عهده دار بوده است.

داستان اسباب بازی با شخصیت پردازی در کاراکترهای خود در حقیقت یک تمجیدنامه از کاراکترهای مشهور سینمای هالیوود در طول تاریخ و در ژانرهای گوناگون نیز به حساب می آید که از دو جنبه قابل بررسی است. یک علاقه و میزان شناخت کارگردان از سینمای زنده و ژانرهای گسترده آن و دیگر از لحاظ بار معنایی و ایمیج های استراتژیکی که در ذهن کودکان بارگذاری می کند.

شخصیت های مهمی که در طول سه قسمت انیمیشن سینمایی داستان اسباب بازی دیده می شوند هر کدام یکی از محورهای اصلی سینمای هالیوود و هالیوودیسم را با خود به همراه می آورند.

«وودی گاو چران» نماد و شاخصه ای برای سینمای وسترن آمریکایی است که در حقیقت ژانر وسترن که یکی از ژانرهای قدیمی سینمای آمریکا و از محبوب ترین آن هاست را نمایش می دهد، شخصیت «باز لکتر» نمادی برای سینمای علمی تخیلی است که کارگردان علاقه بخخصوصی به آن دارد و بارها در مصاحبه های خود تأثیری که از جنگ ستارگان «جرج لوکاس» گرفته است را نمایان ساخته. شخصیت «باربی» نیز نمادی روشن از سبک زندگی جدید آمریکایی است و همچنین تجمل گرایی که در زندگی آمریکایی و نگاه غربی به زندگی موج می زند. در این بین علاقه وودی به باربی نیز در طول قصه خالی از نکته نیست و می تواند پیوند دو جریان کلاسیک و مدرن آمریکایی را به یکدیگر یادآور شود. پیوند دو نسل و هم زیستی دو سبک زندگی غربی که هر دو آمریکایی و به اصطلاح اورجینال هستند، این پیوند می تواند ستایشی بی چون و چرا از سبک زندگی آمریکایی باشد که مورد توجه کارگردان است و تأثیر بسزایی در بینش کودکان در همان آغاز زندگی به شیوه های مختلف رفتاری، گفتاری و در کل سبک زندگی دارد.

در آخر هم می توان از دو شخصیت دیگر نام برد که هرچند کمتر از دیگران ولی درخور توجه هستند. اول دایناسور سبز رنگ که از طرفداران  وودی است که علاقه لستر را به ژوراسیک و دوران ماقبل تاریخ نشان می دهد و همچنین ابراز علاقه و ستایشی دیگر به محضر یکی از بزرگان هالیوود به نام اسپیلبرگ که خالق اثر جذاب پارک ژوراسیک است. همچنین توجه به کاراکتر سگ نیز به عنوان بهترین دوست انسان ها در غرب و همچنین دستیار وودی کلانتر می تواند نگاه آمریکایی صرف کارگردان را به طراحی شخصیت های داستان نشان دهد.

اما آنچه در این میان بیش از همه چیز حائز اهمیت است نوع دسته بندی شخصیت های داستان است که هر کدام شاخصه های مهم سینمای هالیوود و همچنین تفکر هالیوودیسم را یادآور می شوند و در این میان کودک که در مقام بیننده فیلم با شخصیت بچه داستان که همان اندی است همذات پنداری می کند. کودک با قرار دادن خود بجای شخصیت اندی در طول درام، خود را به نحوی مالک این اسباب بازی ها می داند. البته باید دانست که این تعلق خاطر دو سویه است و آنچنان که کودک خود را صاحب این اسباب بازی ها و جریان فکری می بیند، خود را اسیر و متعلق به آن هم می داند. چرا که داستان از دید اسباب بازی هاست که روایت می شود و در حقیقت صحبت از تعلق اندی به اسباب بازی ها دارد نه اسباب بازی ها به اندی!

این نوع از روایت درام که هم همذات پنداری شخصیت را تحریک می کند و هم تعلق خاطر مخاطب را در موضع منفعل قرار می دهد، مهمترین شاخصه استراتژیک انیمیشن داستان اسباب بازی است که در طول نمایش فیلم به شکلی فوق العاده حساب شده رقم می خورد.

 مخاطب کودک که نمی تواند به درستی فضای مجازی و غیر واقعی داستان فیلم را با زندگی حقیقی اطراف خود از هم تمییز دهد پس از نمایش فیلم هم خود را در میان انبوه اسباب بازی هایش می بیند که یا مانند تقسیم بندی فیلم هستند و یا با آن تضاد دارند. در هر دو صورت کودک احساس نیاز شدیدی به اسباب بازی هایی می کند که در طول نمایش فیلم نسبت به آن ها تعلق خاطر پیدا کرده است.

حال توجه کنید که ساخت و تولید این سری انیمیشن جذاب در طول بیش از یک دهه چه جاذبه بالایی می تواند در کودکان یک نسل به وجود بیاورد. سری انیمیشن های داستان اسباب بازی در طول سه گانه خود، مخاطب کودک خود را همراه با اندی که مالک اسباب بازی ها و این تفکر است، رشد می دهد و در طول بیش از یک دهه به یک نوجوان تبدیل می کند که صاحب اندیشه است و می تواند در کانون خانواده و یا بزرگ تر از آن در میان دوستان یا در مدرسه تصمیم گیرنده و دارای فکر مستقل باشد. این همان نظام برنامه ریزی شده و دارای استراتژی آمریکایی است که از سوی زمامداران غربی در نظام عریض و طویل هالیوود در طی تمام سال های فعالیتش رقم می خورد و اینچنین نظام فکری و رفتاری کودکان جهان را در سیطره خود قرار می دهد.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.