سه‌شنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۲:۴۷

نگاهی کوتاه به سه فیلم جشنواره فجر

از پدیده ای به نام «ماجرای نیمروز» تا بازی ضعیف معتمدآریا در «آباجان»

ماجرای نیمروز

سینماپرس/ آسیه شیخ حسینی: محمد حسین مهدویان نابغه ی این روزهای سینمای ماست و شاید که نه حتما روزی اسطوره خواهد شد،خیلی ها از او یاد خواهند گرفت و سبکی نوین با پشتوانه ای از نبوغ و زیرکی وارد عرصه ی سینما خواهد شد.

این روزها ما با سینمای جدیدی مواجه ایم،سینمای مهدویان،سینمای دفاع مقدس بسیار جذاب.ماجرای نیمروز شرح تلاش‌ها و مبارزات یک گروه اطلاعاتی متشکل از چند جوان منطقی، احساساتی، متعهد و یا دو آتشه است که هرکدام به سبک خودشان دارند همه زورشان را می‌زنند تا کشور را در کوران جنگ تحمیلی و جنگ داخلی با منافقان سرپا نگه‌دارند. کسانی که همان‌قدر که می‌توانند سرسختانه شکارچی دشمن باشند، در انتها عملیات طاقت‌فرسا می‌توانند مانند چند پسربچه شیطان سرگرم بازی با کودک همین دشمن شوند و کارگردان جوان و خوش آتیه‌ای که انگار به سیاق شهید آوینی دوربینش را زیر بغلش زده تا راوی مستند گونه روزهای پرتنش و وحشت مرگ و نابودی بر پرده سینما باشد، همان‌قدر وفادار به تاریخ رسمی که همدل و هم مسیر با مردم.محمد حسین مهدویان نابغه ی این روزهای سینمای ماست و شاید که نه حتما روزی اسطوره خواهد شد،خیلی ها از او یاد خواهند گرفت و سبکی نوین با پشتوانه ای از نبوغ و زیرکی وارد عرصه ی سینما خواهد شد.
طراحی صحنه به طرز عجیبی بدون هیچگونه اشتباه انجام شده و همین امر باعث نزدیک شدن هرچه تمام تر ما به فضای آن سالهاست.
نمایش بخشی از تاریخ ایران که خیلی مورد بحث قرار نگرفته و خیلی از ما از آن بی خبریم..
در این قصه همه چیز عالیست به جز روند فیلم که به نظر می آید کمی کند است و کسالت آور.
محمدحسین مهدویان موفق وارد شد و امیدواریم همچنان موفق و سربلند ادامه دهد و راهی را در سینمای ایران بنا نهد تا سرنخی باشد برای نسل های آتی ما.


خوب بد جلف
در جشنواره ی تاریک امسال وجود فیلم های کمدی کمکی است تا بشود راحتتر روز های بعدی را گذراند.
پیمان قاسمی کارگردان و نویسنده کمدی جز موفقین این عرصه است اما شاید خوب بد جلف میتوانست قوی تر حاضر شود.
موضوع تکراری دو احمق نیاز به خلاقیت و شوخی های به روز تری دارد که این فیلم در مقایسه با نمونه ی موفقش (بارکد)چندان قوی نیست.فیلم خوب شروع میشود ده دقیقه ی اول خوبی را پشت سر میگذارد اما بعد از آن مخاطب با نیم ساعت بدون حتی لبخند مواجه است،به طوری که شاید اگر بازی سام درخشانی و کارگردانی پیمان قاسمخانی نبود و مخاطب امید به اتفاقی جدید نداشت حتما سالن را ترک میکرد.
بعد از گذشت این زمان کسالت آور دوباره فیلم به نقطه ی اوج میرسد و طنز دلخواه مخاطب را ارئه میدهد.
خوب بد جلف حرفهای زیادی دارد و فقط با حرکات جانگولر و مسخره بازی های سخیف موجبات خنده مخاطب را فراهم نمیکند.
درمجموع فیلم خوبیست و شاید تفریح جالبی باشد در زمانی که سینما سرشار از سیاه نمایی است.


آباجان
ساخته ی اخیر هاتف علیمردانی،چند موضوع رها شده نیمه پرداخته است که اصلا مشخص نیست هدف از کنار هم گذاشتن اینها چیست!اتفاق ها پشت سر هم می افتند و هیچ دلیل قانع کننده ای که بشود ارجاع ذهنی داد نمیبینیم.مسئله ی شهید مفقود و انتظار مادر که موضوعی تکراریست و در برابر نمونه بسیار موفق<شیار١٤٣>هیچ حرفی برای زدن ندارد،حال کارگردان این انتظار را موفق جلوه داده است و مفقود زنده و اسیر است،اما موضوع اصلی این نیست موضوع اصلی حتی فرار دختر از خانه هم نیست،کلا فیلم مجموعه ای از موضوعات است که هیچکدام اصلی نیستند و این باعث میشود مخاطب هیچ ارتباط عمیق یا حتی سطحی ای با هیکدام از شخصیتها نداشته باشد.پایان فیلم آنقدر ضعیف است که حتی معتقدین به پایان اصطلاحا باز هم قبولش ندارند و شماتتش میکنند.فیلم در فضا معلق است ایده خوب است اما در مرحله پردازش خیلی خیلی ضعیف پیش رفته است.
شخصیت ها رها هستند نه شناسنامه دارند نه در روند فیلم تاثیر خاصی و نه خودشان قصه گو هستند.
بازی خیلی ضعیف معتمد آریا و تقلید فاحشش از آیه جان شیار توی ذوق میزند و به نظرم قبول این نقش و این فرم بازی توهین بزرگی به این بازیگر است..

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.