دوشنبه ۲۸ شهریور ۱۴۰۱ - ۱۱:۰۹

فیلمنامه خوب؛ حلقه مفقوده سینمای ایران/۱۱

یثربی: تا قبل از دهه ۹۰ فیلمنامه ارزش داشت اما رفته رفته تهیه کنندگان و کارگردانان ترجیح دادند همسر و فرزندان شان نگارش فیلمنامه ها را در دست بگیرند

چیستا یثربی

سینماپرس: دکتر چیستا یثربی مدرس دانشگاه، منتقد و فیلمنامه نویس سینما و کارگردان تئاتر در خصوص معضل فقدان فیلمنامه خوب در سینمای ایران گفت: تا قبل از دهه ۹۰ فیلمنامه ارزش داشت اما رفته رفته تهیه کنندگان و کارگردانان ترجیح دادند همسر و فرزندان و آشنایان شان نگارش فیلمنامه ها را در دست بگیرند و همین باعث شد تا سینمای ایران روز به روز بیشتر دچار افول و نزول شود! مردم به دلیل فیلم ها و قصه های ضعیف و تکراری ترجیح می دهند به سینما نروند و از سوی دیگر متولیان سینما نیز تدبیری برای توجه به فیلمنامه های ارزشمند ندارند.

فیلمنامه نویس فیلم سینمایی «دعوت» در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: سوژه ای که سینماپرس شروع کرده سوژع ای عالی و مهم است؛ من همیشه در انتظار بودم این بحث در سینمای ایران به صورت جدی مطرح مطرح شود که خوشبختانه سینماپرس با دغدغه مندی این کار را انجام داد.

وی ادامه داد: بنده به عنوان کسی که از ۱۳ سالگی در سینمای ایران نوشتن را آغاز کرده به جرأت می گویم صنف تهیه کنندگان و کارگردانان سینمای ما را به این سمت و سو بردند که به فیلمنامه نویس نیازی نداریم. من از اوایل دهه ۹۰ به کرات این جمله را می شنوم!

یثربی سپس با بیان اینکه متأسفانه دیگر به صورت جدی پیشنهاد نگارش فیلمنامه به فیلمنامه نویسان مطرح و معتبر داده نمی شود اظهار داشت: اغلب فیلمنامه هایی که این روزها تولید می شوند فیلمنامه هایی هستند که دانشجویان عشق سینما می نویسند که نه پولی می خواهند و نه حتی نامی! آن ها تنها خواسته شان این است که با کارگردانان مطرح و اسم و رسم دار کار کنند.

این دارنده مدرک دکترای روانشناسی تربیتی از کانادا یادآور شد: این اتفاق شوم در حالی است که کارگردانان مطرح سینمای ایران در گذشته بر اساس نمایشنامه ها و داستان های مطرح و موفق ایران و دنیا مبادرت به نگارش فیلمنامه های شان می کردند. آن ها از منابع موثق و معتبر اقتباس آزاد انجام می دادند و ضمناً از افرادی که دستی بر قلم داشتند کمک می گرفتند تا در نگارش فیلمنامه به ایشان کمک کنند! همین است که باعث می شود به عنوان نمونه داریوش مهرجویی در سال هایی فیلم های ماندگاری مانند «گاو» و «سارا» و «دایره مینا» را بسازد و عالی باشد اما در این سال ها به شدت دچار افت شده است.

کارگردان نمایش های «یک شب دیگر هم بمان سیلویا» و «زنی که تابستان گذشته رسید» تأکید کرد: سینمای ایران از زمانی دچار تنزل شد که ما جمله احمقانه «سینمای ایران به فیلمنامه نویس نیاز ندارد» را به کرات شنیدیم! درد این است که برای تهیه کنندگان فرقی ندارد چه کسی فیلمنامه بنویسد آن ها فقط می خواهند درآمد داشته باشند ولو اینکه در فیلمنامه های شان به شعور و فهم مخاطب توهین کنند.

این کارشناس فرهنگی سپس با اشاره به اینکه فیلمنامه نویسان مظلوم ترین قشر سینما هستند متذکر شد: من شخصاً با افرادی مواجه شدم که می گویند ما چه نیازی به فیلمنامه نویس داریم! وقتی پسر و دخترمان خاطرات خود را به زیبایی می نویسند قطعاً می توانند نگارش فیلمنامه هم انجام دهند. من شخصاً برای سینمای ایران متأسفم! برای سینمایی که فیلمنامه نویسان خوب خود را فراموش کند نمی توانم ارزش و احترامی قائل باشم.

یثربی خاطرنشان کرد: این دردآور است که اغلب فیلمنامه نویسان بزرگ و متبحر ما یا جلای وطن کرده اند یا بیکار هستند و یا اگر بنویسند به درخواست تهیه کنندگان آثارشان ضعیف و بدون مغز می شود. فاجعه بارترین اتفاق اینجا است که اغلب فیلم ها توسط بداهه گویی بازیگران پیش می روند و همین است که اغلب فیلم ها بی خود شده اند و به هیچ دردی نمی خورند!

وی تصریح کرد: این فجایع دست در دست هم می دهد تا ما با سینمایی به شدت سخیف و بی ارزش در کشورمان مواجه شویم. این برای سینمایی که زمانی فیلمنامه نویسان بزرگ داشت اسفبار است. تمامی مدیران و مسئولان سینمایی باید بدانند و آگاه باشند وقتی فیلمنامه نویس نباشد یعنی سینما مرده! سینما باید روی جامعه خود اثر بگذارد. مانند «گاو» داریوش مهرجویی که تأثیرات زیادی بر جامعه داشت. این روزها با حذف فیلمنامه نویس این اتفاق نیک از بین رفته و هیچ پیامی در ذهن مخاطب نمی ماند.

این کارگردان تئاتر تأکید کرد: من برای خانه سینما به عنوان نهاد صنفی سینماگران متأسفم که هیچ کاری در راستای جلوگیری از این اتفاق شوم انجام نمی دهد. فیلمنامه رکن سینما است و این رکن امروز ویران شده! فیلمسازان ما اغلب حتی یک کتاب نمی خوانند و مطالعه ندارند و همین ها باعث شده تا مردم که یک قدم از سینماگران جلوتر هستند از هنرهفتم قهر کنند!

یثربی در پایان این گفتگو افزود: تا وقتی فیلمنامه اندیشه نداشته باشد هرگونه ساختار بی معنی است؛ زمانی فخر سینمای ایران فیلمنامه بود اما این روزها شرم سینمای ایران فیلمنامه شده و من نمی دانم باید تا چه زمانی شاهد این روند زشت و ناپسند در سینمای کشورمان باشیم؟

اخبار مرتبط

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.